به احترام آزادی بیان، اوباشگران اینترنتی را تا میتوانیم محدود كنیم
از سانسور كردن و حذف قاطعانه نوشتههای لجنمال كننده، توهینآمیز صرف و بدون منطق كه آدمهای مجهول الهویه در سایتهای پربیننده به عنوان كامنت و گاه نوشته مستقل منتشر میكنند، حمایت میكنم و پیشنهاد میكنم كمپینی در این زمینه راه بیافتد.
دنبال راه انداختن یك بحث عمومی جهت یافتن راه حلهای عملی با همكاری جمعی باید بود، بنده حقیر وبلاگنویس هم در اندازه خودم همراه جمع خواهم بود. از حق كسانی مثل خودم كه اسم قلمی دارند یا حتی كسانی كه اسم مستعار دارند و سالهاست كه با شناسنامه دارند چیزی مینویسند، نیز دفاع خواهم كرد زیرا كه در این میانه هربار هزینه هایی هم كسانی چون ما پرداختهاند و عملاً مستعارنویسان و صاحبان قلمهای مجازی نیز بدون اینكه نقشی در این میانه داشته باشند، گاه بطور نسبی مطرود شدهاند و بدیده شك و تردید و بیاعتمادی به آنها نگاه شده است.
یك راه مبارزه با این اوباش اینترنتی هم این است كه امكان فعالیت غیرمسوولانه را در مكانهای پربیننده و پرخواننده باید از اینها بجدیت گرفت. بدون اینكه شناسنامه و سابقه نوشتن داشته باشند و از قبل وبلاگی داشته باشند، اگر در سایتی با نام مستعار پای هرنوشته كامنتهای طولانی توهینآمیز و پر از تهمت و افترا میگذارند، باید آنها را به نوشتن در وبلاگ شخصی خودشان هدایت و امكانات سایت را از آنها گرفت. كسی كه حرفی برای گفتن ندارد جز اینكه دیگران را لجنمال كند و هویتش هم معلوم نیست. باید هرچه زودتر راه حرف زدنش را با شدت و قاطعیت تمام بست و این نامش دفاع از آزادی بیان است و نه تنها مشروع است بلكه بشدت اخلاقی است و پاسداشت آزادی بیان است.
معیار در اینجا منطق و استدلال است. اگر كسی در نوشتهای استدلالی كرده باشد و منطقی پشتش باشد و اگر ایرادی و نقدی وارد میكند، حرفش قابل بررسی است و سند و مدركی هم میتواند رو كند، چنین كسی حتی اگر تندی هم كرده باشد و به كسی هم قدری بی احترامی كرده باشد میشود و بلكه به احترام آزادی بیان باید تحملش كرد و البته جوابش را هم باید داد. در این زمینه حتیالامكان نباید محدودیتی اعمال كرد كه بازار نقد چندسویه در یك فضای چند بعدی باز باشد (نه نقد یك طرفه كه مثلاً یكی برود بالای منبر و در مورد اعمال خودش به هیچكس پاسخگو نباشد و كارهای اشتباه دوستانش را نقد نكند)، اما اگر كسی بدون استدلال و مدرك و دلیل و برهان بیاید دست به افشاگری سراسر دروغ یا آمیختن دروغ با راست در مورد دیگران بزند، این آدم را كه یا مامور است یا مریض، باید در همه جا رسوا كرد و تا توانست امكان كار را در سایتهای گروهی و پربیننده، از او باید گرفت. بله این فرد، آزادی بیان دارد برود وبلاگی در این زمینه باز كند و در آن بنویسد. اگر كسی علاقمند بود میتواند به وبلاگ او مراجعه كند و البته لازم هم بود دیگری در وبلاگ خودش به مطلب افشاگرانه وبلاگ او جواب خواهد داد. آی پی این آدم را كه در بخش نظرات سایتهای پربیننده كارهای اوباشگرانه میكند، باید در عین مسدود كردن، با بقیه هم به اشتراك گذاشت و در این زمینه كاملاً باید هوشیار بود كه تعداد زیادی از این آدمها به احتمال زیاد مامورین نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی هستند.
اما و صد اما حرف این است كه متاسفانه خود روزنامهنگاران و اهالی رسانه هم گاه كارهایی بس اشتباه میكنند و در آن زمانها مسوولیت كارهای اشتباه و غیراخلاقی خودشان را برعهده نمیگیرند و پشت مساله مبارزه با اوباشگری اینترنتی یا مسائل روز قایم میشوند. اینجاست كه باید بدون هیچ ملاحظهای خطای روزنامهنگاران و اهالی رسانه را بدقت بررسی و نقد كرد و از آنها توضیح و پاسخگویی مسوولانه خواست. چنین خطاهایی كم هستند، اما هربار كه رخ میدهند صد مرتبه از كار مشابه هریك از اوباشگران اینترنتی پرهزینهتر هستند. همینطور است خطاهای وبلاگنویسانی مثل ما در درجه پایینتر.
اگر دنبال راه حل هستیم، باید در این مورد بیشتر بحث عمومی كنیم، اگر جدی نیستیم و میخواهیم با این سوژه هم سایتهایمان را پر از پند و اندرز كنیم و هوای دوستان را داشته باشیم و فیگور روشنفكری بگیریم و اشتباه آشكار دوست ژورنالیستمان را به یك بحث مجرد بی معنی روشنفكری و كلی تبدیل كنیم، اینكار هم توهین آمیز است و عملاً نتیجهای جز منحرف كردن بحث و میدان دادن بیشتر به لاتهای اینترنتی و اوباش نمیدهد.
صداقت و انصاف داشتن و اهل منطق و استدلال بودن، نكته كلیدی مهمی است در تشخیص سره از ناسره. طبیعی است كه مبارزه با اوباشگران دنیای مجازی و همچنین نقد رسانهای نباید میدانی برای تسویه حسابهای شخصی شود. خود اهالی رسانه و روزنامهنگاران هم باید پیشقدم شده و مرتب نقد خود كنند (به معنی نقد عملكرد شخص خودشان در هر یك از موارد خاص). با پذیرش اشتباهات خود، هربار هریك از روزنامهنگاران و اهالی رسانه كمك بزرگی به آموزش مسوولیتپذیری به جامعه ایرانی مینمایند. این فعالیت آموزنده و سودمند را یك گام بسیار مهم و بزرگ به سمت پیشبرد دموكراسی در جامعه پیچیده و مسالهدار ایرانی میشود دید. نقد خود كنیم، رقابتجو نباشیم و مسوولیت همه كارهای خود را خودمان برعهده بگیریم.
Labels: بلاگسپهر, جامعه, رسانه