جایزه به اوباما در عصر انفجار اطلاعات
جایزه صلح نوبل را هم بر مبنای آییننامه و هم وصیتنامه حقوقی آلفرد نوبل به دستاوردها و ثمرات و میوه های چیده شده و ملموس - هرچه که هست و در هر زمینه ای مرتبط با صلح جهانی است - میدهند نه به حرفهای خوب قدرتمندترین فرد دنیا که این حرفها هنوز پالیسی هم نشده، به فرمول مشخصی هم نرسیدهاند، چه برسد به اینکه دستاوردی در برداشته باشند. این ایرادی جدی است و حرفهای زیادی هست از مخالفین یا موافقین این حرکت.
اما مساله را به نظرم باید از زاویه دیگری هم دید. اوباما بیش از هرچیز زاده عصر ارتباطات و سرعت دیوانهوار گردش اطلاعات و نفوذ شبکههای اجتماعی است. اوباما را رسانهها و شبکههای اجتماعی اوباما کردند. شتاب، نوآوری، نفوذ و دینامیک رسانهای در دنیای امروز دیگر برکسی پوشیده نیست. در عرصه بسیار پرشتاب رسانهها "همین الان خیلی دیر است". برای همین است که تمایل شدیدی برای جا نماندن همه جا را گرفته. او انتخاب میشود چون اگر انتخاب نشود، خیلی دیر شده است! او انتخاب میشود چون انتخاب شدنش جنجال رسانهای به پا خواهد کرد و به جهت جلب توجه افکار عمومی جهان کمکی خواهد بود برای رسیدن به دستاوردهایی در آن زمینهها. دنیای رسانه بسیار قدرتمند شده است و راه میگشاید. برای همین است که قبل از اينکه طرف کاری برای صلح بکند، بهش جایزه صلح نوبل میدهند.
همگرایی انواع و اقسام رسانهها و شبکه های اجتماعی حول اوباما و خانواده اوباما بیش از هرچیز تمایل به تغییرات سریع را نشان میدهد. اوبامایی که زاده عصر نو است خود الگویی است برای نسل نو. عرصه نت و رسانه مرتب در حال تغییر و کنش و واکنشاست. این روند سرسام آور تغییر، بشر را بیش از حد خوشبین کرده است که شتاب لزوماً مترادف با بهتر شدن است. ابزارهای جدید دنیا را کوچک و دغدغهها را مشترک کرده است. به عبارت بهتر دغدغهها هم در حال تغییر و بازسازی و به بیان دقیقتر کوچک شدن هستند به دغدغههای ملموستر. جایزه را به ایده میدهند نه به دستاورد. این خود یک ایده بسیار نو و برخاسته از این عصر پرشتاب است. آزادی و عدالت و اخلاق در چنین فضایی در حال تغییر و دگردیسی هستند. (مثال: آزادی نوشتن یا کامنت گذاشتن داشته باشیم، انگار که آزاد هستیم. ملموس است و تاثیرگذار). وسوسه تاثیرگذاری بر جامعه یا بر نت یا بر دنیا همه به هم پیچیده شده و هم سرنوشت شدهاند. همانطور که اشاره شد در عصر اطلاعات، دادن ایده بسیار مهمتر از اقدام عملی برای به ثمر رساندن همان ایده شده است. سرعت و نرخ دادن ایده، عامل مهم و تاثیرگذار است و موجب قدرتمندی میشود.
اما سوال مهم این است که آیا واقعیات دنیا را میتوان با تغییرات شگرف فضای مجازی و رسانهای و نمایشگاه دائمی نوآوریها تغییر داد؟ آیا دنیای رسانه و شبکه های اجتماعی میتوانند افغانستان را دگرگون کنند؟ میتوانند فقر را، تعصب مذهبی را، بیسوادی و بیعدالتی را، سرکوب و نقض حقوق بشر را کم کنند؟ حتی نمیخواهیم به همان سرعت چنین کنند اما آیا انسانهای دیگر خارج از قلمرو قدرتمندی رسانهای، مورد توجه هستند یا حتی دیده میشوند؟
بشر سلبریتیساز هم هست!
Labels: رسانه, سیاست, علم و تکنولوژی