حكایت تكراری دویچهوله
امسال گفتم مسابقه دویچهوله را زیر سبیلی در كنم و چنین كردم. رمق و حوصلهای دیگر نبود، نمیدانم شاید هم به خاطر این بود كه دوست ما آرش كمانگیر امسال خودش داور مسابقه شد. ما هم كه هرسال مفصل در این مورد حرف میزنیم، امسال را به هر دلیل سكوت كرده بودم تا اینكه دیروز دیدم با عرض معذرت فراوان و بیتعارف چه نتیجه تاسفباری از یكی از مهمترین نتایج این "مسابقه"، یعنی "بهترین وبلاگ فارسی زبان" درآمده! نتیجه را هم از طریق وبلاگ مدیار عزیز مجتبی سمیع نژاد كه در فیس بوك خود همخوان كرده بود، دیدم وگرنه كه اصلاً هیچكدام از این اخبار را اساساً پیگیری هم نكرده بودم.
همانطور كه عرض كردم نه تنها بنده بلكه خیلی های دیگر از دوستان حرفهایمان را قبلاً چه در قالب بحث نظری چه موارد عینی سالهای سال زدهایم، عجالتاً جهت اطلاع دوستانی كه شاید خبر نداشته باشند پیوندی به نوشته های پارسال خود میدهم (اینجا و اینجا) به هرحال ادعایی هم ندارم. اشتباه هم زیاد میكنم اما جانب نقد همدلانه و دلسوزانه را فرو نمیگذارم و همه باید به هم فیدبك بدهیم. منتقد هم نیازمند نقد است و من از نقد آنچه كه نقد كردهام یا عملكرد خودم همیشه استقبال میكنم. حساب دوستی ها هم كاملاً جداست.
باری برگردم به حرف خود. دوستانی هم آنجا امسال زحمت كشیدند كه كار را بهتر كنند البته امسال خرابتر كردند. دردسرتان ندهم، عنوان "بهترین وبلاگ فارسی" عنوانی بیمعنی و دردسرساز است و اساساً نقدهای زیادی به اینكار زده شده. اما اینبار خیلی ماجرا جالبتر از این حرفها شد، امسال وبلاگی كممایه این عنوان را گرفته كه نویسنده آن عامیانهنویسی یا نوشتن محاورهای هم بلد نیست و حتی در قید و بند رفع اشكالات فاحش نوشتاری و املایی نوشته های بیمایه خودش كه شخصینویسی كرده هم نیست (البته شخصی نویسی ایرادی ندارد و هنگامی كه وبلاگها تا حد نسبتاً معقولی طبقهبندی شوند (هرچند اینكار به طور دقیق و كامل انجام شدنی نیست) آنوقت میشود جوایزی هم به برگزیدگان (و نه برترینهای) آنها داد) و نوشته هایش هیچ پیام و منظور و هدف مشخصی ندارند و پرهستند از فحاشی، حرفهای زشت و ركیك و كاملاً بی ادبانه. خوب اشكال ندارد وبلاگ است و گاه ممكن است كسی فحشی هم بنویسد. اما صاحب این وبلاگ خودش اعتراف میكند كه بیماری روانی Anhedonia دارد كه از اثرات آن نارضایتی و غرغركردن همیشگی و در نوع حاد آن فحاشی است، دقیقاً همین كاری كه این دوست وبلاگنویس دارد انجام میدهد و اكنون عنوان بهترین وبلاگنویس فارسی گرفته است! از همه دوستان خصوصاً آنها كه دست كم یكی دو سال سابقه وبلاگنویسی دارند، خواهش میكنم به وبلاگ این دوستمان مراجعه كنند و با نشان دادن و نقد دو سه مطلب از ایشان به بنده نشان بدهند كه نوشته های درخور و شایسته خوانده شده این آقا كجا هستند و به چه دلیل این وبلاگ برترین وبلاگ فارسی یا یكی از برترین ها باید باشد؟
سعی میكنم اینجا قضاوتی بیشتر و پیشتر از آنچه كه معطوف به نتیجه شده، نكنم اما نمیدانم واقعاً برچه اساس این وبلاگ انتخاب میشود هیات داوران آنرا برمیگزیند و برمیكشد و بعد با سیستم اشتباه رایگیری كه امكان اخذ رای هر بیست و چهارساعت یكبار را به هركاربر فیس بوك و توییتر میدهد، فرصت سؤاستفاده و تقلب را برای هواداران این وبلاگنویس فراهم میكند - كه خودش هم احمدینژادی جوگیر شده و با زبانی بد و فحاش، تبلیغ تقلب هم میكند - كه در روز آخر نهایتاً نتیجه به نفع این وبلاگ برمیگردد؟
این وبلاگ چطور انتخاب شده و چگونه و حتی با چه متر سنجشی میتواند یك وبلاگ برگزیده باشد چه برسد به اینكه عنوان مفسده برانگیز "بهترین وبلاگ فارسی" را هم از آن خود كند؟ به نظرم در همان ابعاد پراشتباه دویچه وله هم بیتعارف از این نظر خیلی پسرفت كردهایم.
سخن را به درازا نكشانم اینجا. همینقدر گفتنی است كه دوستان ناخواسته دارند سرسرینویسی، پوچنویسی و بیمنظور نویسی، سیاه مشق كردن و توییت كردن و در اینجا و در این مورد، وبلاگی چنین مبتذل، به قول ناصرخالدیان عزیز كه جایش واقعاً خالی است، جسارتاً "توالتنویسی" را بال و پر میدهند و تشویق میكنند.
این بساط "بهترین وبلاگ فارسی" واقعاً هیچ خدمتی به كسی حتی به خود دویچهوله هم نمیكند، نه كسی از میان وبلاگنویسانی كه كار وبلاگنویسی برایشان جدی است این فعالیتها را جدی میگیرد (اگر كسی قبول ندارد كل سپهر وبلاگی را گوگل كند و ببیند چند نفر در این مورد چه مثبت چه منفی نوشتهاند، بدون اغراق غیر از كاندیداها (كه تعدادی از آن دوستان هم كه وبلاگهای خوبی دارند با اكراه حاضر به معرفی وبلاگ خود و اعلام برگزیده شدن و كاندیداتوری خود در مسابقه دویچه وله شدهاند)، شاید ده یا دست بالا بیست وبلاگ هم در این كهكشان پهناور نشود پیدا كرد كه اساساً چیزی در این مورد نوشته باشند!)، نه این كاری مفید برای ارتقای وبلاگنویسی است، نه كاری منصفانه است و نه دردی از دردهای وبلاگها درمان میكند.
البته تعدادی از وبلاگهایی كه امسال انتخاب شده بودند خوب بودند، اما اصل و اساس كار با این شیوه غلط اندر غلط، بر اساس آنچه كه بارها گفته شده اشتباه است و تذكر داده شده و نیازی به تكرار نیست (با این همه داوطلبانه در این مورد حاضر به گفتگو و مناظره مكتوب وبلاگی هستم) امسال رفتن به فیس بوك و توییتر و رای جمع كردن از كاربران عمومی و غیرپیگیر در كار وبلاگنویسی و غیرعلاقمند و غیرفعال در اینكار و همچنین فراهم كردن امكان تقلب چندباره رای دادن، كار را بدتر از همیشه كرد. دست كم میشود در این شیوه غلط مضاعف هم قدری طوری عمل كرد كه نتایج منصفانهتر باشند. متاسف هستم كه امسال نیز چنین نشد و بلكه نتیجه كلی خیلی منفی از آب درآمد، هرچند كه شكی ندارم دوستان زحمت كشیدهاند.
متاسفانه غمانگیز است كه حاضر نیستیم حرفهای همدیگر را بشنویم و حكایت كار ما حكایت غریبی است. اینجاست كه باید گفت اگر كاری از دستمان برنمی آید و فقر فرهنگی كشور را برداشته ما دست كم به این ابتذال دامن نزنیم و ذائقه مردم را از اینی كه هست بیخودتر نكنیم با چنین جایزه دادنهایی.
بقیه حرفها باشد برای سال بعد اگر عمری باقی بود! شاید روزی وبلاگنویسانی پیشكسوتتر و قدیمیتر (تنها بدلیل سابقه بیشتر در كار وبلاگنویسی) جمع شدند و طرحهای موجود را بررسی و عملیاتی كردند و از دوستان جدیدتر هم كمك گرفتند، در این زمینه هم سال پیش نوشته بودم نیازی به تكرار نیست و چنین طرحهایی عملی هستند (طرحها هم میتواند به همفكری، بررسی و شور بیشتر گذاشته شوند)، ده نفر آدم پایه كار میخواهد كه متاسفانه در این جامعه كم رمق و بیانگیزه فعلاً كاری نمیتوان كرد. اما به هرحال روی طرحهای عملی شدنی كه برگزیدگانی در بخشهای مختلف معرفی شوند، كار و فكر شده و تا حدی هم محك خورده. برای چندمین بار یادآوری میشود هیچ كس بهتر از خود وبلاگنویسان نمیتوانند وبلاگهای خوب و برگزیده را در بخشهای مختلف (و نه عنوان مفسده برانگیز "بهترین وبلاگنویس") به خوانندگان وبلاگها انتخاب و معرفی كنند. غرض اینكه كارهایی میشود كرد و تنها انتقاد بیپایه و اساس و بدون همراه داشتن راهكار جایگزین نمیكنیم. بلاگسپهر فارسی واقعاً خودش كارها میتواند بكند و چند جشنواره به موازات هم میتوانند وبلاگهای خوب را كه تعدادشان كم نیستند، هرچند در مجموع كم كارتر شدهاند، معرفی كنند. به هرحال همت جمعی میخواهد و نشدنی نیست.
از همه این حرفها كه بگذریم، شادی و تندرستی همه دوستان را آرزومندم.
Labels: رسانه, وبلاگ