بیبیسی فارسی با سازمخالف میانهای ندارد
در وبلاگ نیما نامداری عزیز به این مطلب برخوردم. مدتی است بیبیسی فارسی شروع کرده است به گرفتن مطلب از وبلاگنویسانی که شناخته شده هستند که در مورد قدرت وبلاگ و فضای نت و بهره هایی که از وبلاگنویسی بردهاند، بنویسند. از نیما هم رسماً دعوت کردهاند، چیزی بنویسد. نیما هم برداشته و یک مطلب انتقادی جدی در مورد خود این نوع کارها نوشته است - که میتوانست یک بحث مفید در این زمینه (یعنی نحوه رویکرد گاه و بیگاه رسانه های بزرگ فارسی زبان به بلاگ سپهر فارسی) راه بیندازد - ظاهراً این کار به مذاق کارکنان و تصمیم گیرندگان سایت بیبیسی خوش نیامده است و اساساًً نوشته نیما نامداری را رد کردهاند!
نمیدانم چه کسی در آنجا چنین تصمیمی گرفته است؟ صنم دولتشاهی است یا کیوان حسینی یا دوستان دیگر یا اینکه خود جمشید برزگر در این مورد تصمیم گیری کرده است. هرچه هست کاری نادرست و غیرحرفهای بوده است. البته لحن و شیوه بیان نیما در این نوشته انتقادی تند بوده، اما یک رسانه وقتی کسی را حول موضوعی دعوت به بحث میکند، لازم است به این مساله پایبند باشد که عقاید و نظرات انتقادی آن فرد را حول آن موضوع به طور کامل بشنود و اساساً این نقد را یک فرصت مناسب ببیند که هم پاسخگویی کند و هم به نظرات و بحثهای دیگران حول این موضوع پوشش خبری بدهد و حتی از دیگران هم دعوت کند که حول این موضوع بنویسند. این دیگر اساس کار رسانه است که بخواهد در فضای بلاگ سپهر با وبلاگ نویسان تعامل داشته باشد.
از طرفی رسانه صاحب قدرت است و اگر از قدرت خود سوءاستفاده کند و بخواهد حرفهای یکسویه یا حرفهای تیپ و صداهای گروههای خاصی را از وبلاگ نویسان بشنود (که با نگاهی به لیست وبلاگهایی که تاکنون از آنها نظرخواهی شده فهم این قضیه دشوار نیست) و این را نمونه وبلاگنویسان بداند و بخواند حتماً کاری غیرحرفهای و غیراخلاقی انجام داده است.
مشکل همينجاست که رسانههايی غول مانند بیبیسی فارسی يا دويچه وله یا رسانههای دیگری که مستقیم با خرده رسانهها پیوند ارگانیک ندارند، تعاملشان با وبلاگها جامع، غيرشخصی و بیطرفانه نيست (همه اینها را هم باید نسبی دید و در شرايط ايدهآل هم نمیشود همه تیپها و حوزه های وبلاگ نویسی را پوشش داد)، اما مواجهه این رسانهها با وبلاگها مواجهای از نوع تقلیل بلاگسپهر به تعداد بسیار محدودی از وبلاگهای همسو و همساز و تعامل با آنهاست. وبلاگها از دید مدیران و کارمندان این رسانهها (طنز تلخ هم اینجاست که جمعی از این کارمندان خود روزی بلاگدار بودهاند) و همچنین از دید سیاستگذاران آن رسانهها دردسرساز هستند. نزدیک شدن به حوزه وبلاگ نویسی یک نوع ژست شهروندمدارانه رسانه هاست با این مضمون که: ما مایلیم صدای شما هم به عنوان مخاطبان ما منعکس شود، اما ما خیلی سلیقه ای تصمیم میگیریم که در زمانی بسیار محدود کدامها از شما که به ما آسیبی نمیرسانید، بیایید و حرفهایتان منعکس شود. اگر به ما آسیب نرسانید، هرچه دوست دارید بگویید و مطرح کنید که وارد بازی برنده - برنده خواهیم شد.
تا وقتی که این مسائل جدی هست، "نوبت شما" و اینها توسط بلاگداران جدی گرفته نمیشود و اساساً دیگر کار به نقد جزییاتی مثل عملکرد عنایت فانی و بهزاد بلور یا بیطرفی در اعلام اخبار جنبش سبز نمیرسد. البته واقعيت امر اين است که در بیبیسی فارسی مدتی است تغييرات مثبتی در حوزه خبررسانی و کیفیت برنامهسازی مشاهده ميشود، اين را نبايد نديده گرفت.
همیشه گفتهام که از مناظره و اقتراح نوشتاری سازنده استقبال باید کرد چون روشی سالمتر از روشهای دیگر است. برخورد و بررسی جزء به جزء و موردی و منصفانه در سطح وبلاگنویسی و با زبان صریح و بیپیرایه و غیر رسمی بلاگداران لازم است، نه اینکه جمشید برزگر یا صادق صبا پیامی کلی در وبلاگ بیبیسی بنویسند و اسمش را هم بگذارند تعامل با مخاطبان و وبلاگستان.
از مهمترین مخاطبان و نقدکنندگان جدی بیبیسی فارسی یا هر رسانه فارسی زبان دیگر همین بلاگداران هستند. مستقل از تحلیل کلی، حرکت بیبیسی فارسی در رد نوشته نیما نامداری، کاری زشت و غیراخلاقی و غیرحرفهای بود.
غیرمرتبط: تنها جهت اطلاع دوستانی که سوال کرده بودند، در مورد طرح برگزیدگان وبلاگها، همفکریهای اولیهای با جمعی محدود از دوستان صورت گرفته و ناامید هم نیستیم، اینکار نیازمند صبر و حوصله زیاد است در همفکریهای بیشتر با دوستان بیشتر.
Labels: بلاگسپهر, رسانه