خیابان آزادی، میدان آزادی
دوستان دوباره هيجان زده شدهاند برای راهپيمايی بيست و دوم بهمن، حال اينکه اين بازی در زمين صعب و پراز چاله چوله حريف است و بسيار دشوار. میدان آزادی فردا ناموس نظام است. امکان ندارد که میدان آزادی بدست مردم سبز بیافتد، اگر چنین شود، من فردا اولین کسی خواهم بود که پایان کار این نظام را به همه دوستان تبریک خواهم گفت. حتی اگر حضور سبزها پرشور باشد، که احتمال میدهم از روز قدس بیشتر باشد (و نه چند میلیونی، آنطور که بعضی ها دارند غلو میکنند)، آنها امکان حضور مستقیم در صحنه را پیدا نخواهند کرد.
متاسفانه بعضی ها اين راهپيمايی را بازی مرگ و زندگی قرار داده اند. هرچند ميل همه ما به بيان رسای آزاديخواهی بسيار نيرومند است، اما لازم نيست که همه چيز را در اين روز خاص و در ميدان آزادی ببينيم و در صورت عدم تحقق دوباره زانوی غم بغل کنيم برای چندماهی تا فرصت بعدی. راهپیمایی فردا مثل بازی پرسپولیس و استقلال است حال اینکه ما یک لیگ طولانی مدت در پیش داریم. ایده استفاده از فرصت تظاهرات دولتی یا شعائر رسمی خیلی سخت است که دیگر جواب بدهد. چون حریف کاملاً آماده است و نیروها را تجهیز کرده و هزار حیله هم به کار میبندد. از بدنه جنبش سبز هم عده زیادی از انجام یک کار تکراری خسته شده اند. طرح نو باید داشت. در خیابانها ماندن هم باید هفت ماه پیش اتفاق می افتاد نه الان که مردم عصبی را می زنند و حرکت را به خط خون انداخته اند. نگرانم که عده ای از مردم که خودشان را فردا به داخل میدان برسانند، در اثر هجوم لباس شخصی ها زیر دست و پا بمانند.
من هم چون شما دوست دارم همه این تحلیلها غلط و احمقانه باشد و بی پایه بودنشان همین فردا معلوم شود، اما رجز خواندن سران حاکمیت و سپاه نشان میدهد که حیله ها و طرحها دارند برای فردا.
برای خواسته مشخص تجدید انتخابات (و نه شعارهای براندازانه که واقعاً الان زمان براندازی این نظام مزخرف نیست حتی اگر شدنی باشد. باید همزمان روی مفهوم جمهوری دموکراتیک فدرال بیشتر کار عملی کرد و راهکار ارائه داد که این را بیشتر بحث خواهیم کرد و هم اینکه راههای تقویت اتحاد بین گرایشهای مختلف مخالفین را عملاً جستجو کرد) روشهای دیگری از پس فردا به بعد باید آزمود:
الف) بايد به فکر اعتصاب بود، هراز چندگاه در یک روز مشخص دست از کار بکشند.
ب) تحصن آرام و توام با سکوت دانشجويی لازم است به مدت مشخص (مثلاً ده شبانه روز) در تک تک دانشگاه ها.
پ) شعار نويسی شبانه در مقياس بسيار وسيع.
متاسفانه زمان دارد بکل از دست می رود و اگر مردم متفق نشوند روی خواسته های حداقلی و نایستند بر روی آنها، جنبش در این مرحله کم کم کارش به خاموشی میرسد و البته درسها میگیرد برای دور بعد (نه دور بعد تظاهرات) که سیکل بازگشت جنبش خواهد بود.
پینوشت: حضور مسالمت آمیز مردم در راهپیمایی فردا حتماً ایثارگرانه، امیدبخش و مورد حمایت است منتها عرض بنده این است که فکر پس فردا هم باشیم. اصل بر پيوستگی سازماندهی شده و هدفمند حرکتهای مسالت آميز و اعتراضی است.
Labels: جنبش سبز, سیاست