چه میخواهیم؟
شب بخير، روز خوش! نکند فکر کرده بودیم کروبی شجاع الان یک نفره می آید و کار حکومت (بخوانید خاستگاه خود) را تمام میکند؟ نکند فکر کرده بودیم مشکل ما فقط الان رضا پهلوی یا مهاجرانی یا سروش یا بنیصدر یا سازگارا هستند؟!
آزادی و جمهوری فدرال دموکراتیک (شخصاً تصویری که دارم این است: حکومت ایده آل آینده فدراتيو است، دغدغهها و مطالبات قومیتی را پاس میدارد و اداره امور را به مردم هرمنطقه واگذار میکند، نسبت به دین مردم بیطرف است اما حضور دین را در عرصه عمومی در هرمورد خاص به رای مردم هرشهر و روستا میگذارد و هرازچندگاه به درخواست مردم همانجا بازنگری میکند) با تلاش جمعی، جدیت، انضباط و اتحاد بدست میآید، هروقت ما خارج کشوریها توانستیم یک کنفرانس چندصد نفره با گروههای مختلف برگزار کنیم، همدیگر را به رسمیت شناختیم و خیل عظیم دانشجویان خارج کشوری توانستیم کنفدراسیون درست کنیم و برای کار مبارزه مسالمتآمیز و بیخشونت (نه کنفرانس علمی یا گردش و دیدار دوستان) در خارج از کشور و برای کمک به داخل دست به جیب مبارک کردیم (مثلاً بلیط هواپیما خریدیم و فیزیکی در جاهای مختلف دنیا جمع شدیم) با همین کار کوچک، "کامیتمنت" (که معمولاً دوستان به این کلمه آلرژی دارند!) به خود دادیم که کاری جدی را شروع کردهایم، میشود امیدوار بود که ما خارج کشوریها هم داریم کاری را اندک اندک به پیش میبریم و از آن به بعد چندسالی کار جدی هدفمند و ایثارگرانه جمعی در پیش داریم (هدفمند بودن، انضباط و تعهد "جمعی" داشتن به کار، شروط لازم هستند).
البته باز همه چیز منوط به تحولات داخل کشور و خواست مردم در داخل خواهد بود. بر خلاف مد روز معتقدم مرزبندی داخل و خارج متاسفانه بشدت جدی است و با حسننیت و تئوریپردازی و توپ و تشر روشنفکری و رسانهبازی برداشته نمیشود. کسی راه بهتر و در عین حال واقع بینانهتری سراغ دارد، گردن ما هم از مو باریکتر است.
کار زمین مانده زیاد داریم که تلاش و مبارزات کلیکی کارهای خوبی هستند برای شروع آنکارهای بزرگ اما اصلاً کافی نیستند. همانطور که یاحسین/میرحسین کشیدن مردم مظلوم در خیابان هم علیرغم همه ایثارگریها از جایی جلوتر نمیتواند برود و اعتصاب نیاز است، اعتصاب هم پول میخواهد. کسی حاضر است دست در جیب مبارک کند یا نه؟
این شوک خوبی بود. از خواب گران بیدار شویم، اگر واقعاً آزادی و عدالت میخواهیم. اگر هم نه که هیچ. منتظر حوادث و بخت و اقبال خواهیم نشست!
Labels: جنبش سبز, سیاست