حاشيهنویسی بر سخنرانی تاریخی هاشمی (۱)
اشاره: گرچه تا سپیده دم صبح جمعه (به وقت محلی) برای گوش دادن به نماز جمعه بیدار بودم اما دو روزی بدلیل مسافرت و گرفتاری امکان نوشتن نداشتم.
در مورد سخنرانی هاشمی رفسنجانی به قدر کافی آنچه را که لازم بود به خوبی تحليل نوشته شده است. نکاتی که اضافه برآنها و براساس تحلیلهای آنها، به نظرم آمد بد نیست به اشاره ذکر کنم.
بیتعارف هاشمی در نقشی فرهمندانه و راهبرانه و در عین حال خردمندانه، ورای همه انتظارات ظاهر شد و مردم هم عالی حاضر شدند و موضع شخصی بنده در این مورد که اتفاق خاصی نخواهد افتاد اشتباه بود. دوستانی از اصطلاحات شطرنجی برای توصیف فضا استفاده میکنند، بد هم نیست برای تقریب به ذهن هرچند که مبین همه ماجرا نیست. در شطرنج برای گرفتن ابتکار عمل گاه عقب افتادن یک یا حتی دو پیاده هم توصیه شده است. دادن این پیاده ها در مرحله شروع بازی کاملاً تئوریزه شده است و به نام گامبی در شطرنج معروف هستند. باری، اساس شروع بازی و میانه بازی همه برای بدست گرفتن مرکز و ابتکار عمل در کنار از دست ندادن مهره (متریال) به عنوان هدف اولیه است. اما همانطور که گفته شد در شروع بازیهای مختلف و حتی در میانه بازیها تئوری های زیادی بر حسب نحوه چینش (واریاسیون) هست که با دادن یک پیاده ابتکار عمل بدست خواهد آمد. البته باید توجه کرد که در شطرنج گرفتن ابتکار عمل لزوماً مساوی با برد نیست. یک حرکت نسجیده یا درست محاسبه نشده کار را زیر و زبر خواهد کرد (منظور انجام حرکتهای کودکانه و اشتباه فاحش در شطرنج مثل زیر ضرب پیاده گذاشتن یک سوار نیست). اما عموماً با بدست گرفتن ابتکار عمل، حریف باید برای پس گرفتن آن دست به آب و آتش بزند و اشتباهاتی مرتکب شود که مواضع خود را ضعیف نماید. گرفتن ابتکار عمل معمولاً منجر به طرح ریزی حملاتی چند جانبه و در چند جبهه خواهد شد که دفاع حریف در برابر یک جبهه منجر به تضعیف سایر خطوط خواهد شد و معمولاً حریفانی که بازی دفاعی را خوب بلد نیستند در این شرایط هجومی حریف، دست به اشتباهات مهلکی میزنند.
باری برگردیم به عالم سیاست که به هر حال متفاوت و پیچیدهتر از شطرنج است. بعد از نماز جمعه دیروز با هوشیاری مردم و لیدرشیپ هاشمی، ابتکار عمل به طور نسبی بدست مردم افتاد. مردم آموختند که چگونه میشود در عمل به پاشنه آشیل حکومت جمهوری اسلامی، با روی آوردن به قرائت رحمانی، مظلومانه و بیخشونت از دین برای امتیازگیری ضربه زد. مظلومیت تشیع، یک فرهنگ هزار و چهارصد ساله است. شیعه اغلب یک اپوزیسیون سیاسی تاریخی بوده است تا یک پوزیسیون. بیرق سبز شیعی امروز دیگر بدست مردم افتاده است و شعبدهبازی سامریها حتی اگر خودشان را هم جانشینان امام زمان بخوانند و بعد ظلم کنند، از جنبه دین سیاسی راه به جایی نخواهند برد. دوران ریزش از متدینها و کسانی که دینمدارانه به دنبال عدالت بودهاند آغاز شده است. جوانان از تظاهرات و تظاهر به دین ابایی ندارند. حکومت باید بترسد که جوانان جنبش سبز به نقش تاریخی- اپوزیسیونی شیعه نگاهی پراگماتیست و غیرایدئولوژیک در عین حال بیخشونت و رحمانی دارند. این معجزه جنبش سبز است که در هر شرایطی ثمرات آن دیریازود به بار خواهد نشست. بازگشت به آن نقش تاریخی شیعی و پیگیری آن با روایتی امروزی، خود روشی مهار ناپذیر است که دست حکومت را اندک اندک به طور کامل خواهد بست. آن کسانی که عکس طالقانی را دست میگیرند و به نماز جمعه می روند و با تایید همزمان ولی غیر هماهنگ شده هاشمی مواجه میشوند، آن کسانی که خودجوش جواب شعارها را مرگ بر روسیه میدهند، صریحاً نشان می دهند که ارتباط شفاهی شبکهای بین مردم برقرار شده و آن شبکه بسیار مهمتر از توییتر و فیس بوک و پیامک و تلفن همراه است. آن را نمی توان مسدود کرد و بست. این شبکه چون شبکه عصبی سلولهای مغز است. با قطع شدن ارتباط چند سلول یا مرگ بیولوژیک آنها شبکه مطلقاً از کار نمیافتد و مسیرهای جایگزین را بدون وقفه محسوسی سریع پیدا میکند. این را بگذارید در کنار شیعهگری اپوزیسیونی. دیگر شکی نمی ماند که دیر یا زود این جنبش گسترده تر خواهد شد و این "فرآیند بهمنی" کم کم در حال گسترش است. فقط کافی است که این مجمع الجزایر مردمی و حلقه های روشنفکری و فعالان و اهالی رسانه بیش از پیش به هم نزدیکتر و مرتبط شوند.
باز شدن بحث تئوریک مشروعیت نظام به میان عامه مردم و برملا شدن مغالطههای تئوریسین های حکومت اسلامی با جواب دادن به هاشمی، یکی از همان اشتباهات مهلکی است که جناح استبداد دارد انجام میدهد برای باز پس گرفتن ابتکار عمل از دست رییس مجلس خبرگان که با خردمندی این باب را باز کرد. بگذار اینها بیشتر در این مورد بنویسند و بگویند، همه اینها قبلاً در رسانه هایی محدود مانند مجله کیان جواب داده شده است و از این به بعد حکومت زیر ضرب نقدهای جدی درون دینی و برون دینی خواهد بود. آنچه که در دهه پیشین، ده بیست هزار نفر در ماهنامه کیان میخواندند، امروز چند میلیون آگاه خواهند شد و بدیگران منتقل خواهند کرد. اینکار به هماهنگی و هدفمندی بیشتر جنبش یاری خواهد رساند.
وقتی این حرکتهای اخیر سیاسی این طرف را در کنار بازی کودکانه و مضحک انتصاب اسفندیار رحیم مشایی و واکنشهای بعدی که عمداً توسط کودتاچیان و حامیان جناح استبداد داغ شده، بگذاریم، متوجه خواهیم شد که دست حکومت بدجور خالی است حتی در راه انداختن بازیهای سیاسی.
شرح و تفصیل موارد دیگر، برای جلوگیری از طولانی شدن مطلب به نوبتهای آینده موکول خواهد شد.
پینوشت: دوستان! بخش نظرات مجدداً باز شد لیکن بدليل هجوم دشمنان آزادی بيان و یاران فاشیسم و سوءاستفادهگران از آزادی تحت نظارت بوده، کامنتها بعد از بازبینی منتشر خواهند شد. نظرات انتقادی و حتی اعتراضی نسبت به موضوع به هيچ وجه مشمول سانسور نخواهند شد اما کامنتهای توهينآميز، نامرتبط با موضوع، تبليغاتي، افشاگرانه، شامل بدگويی، فحاشی، جوسازی و جنگ روانی عليه افراد خصوصاً افراد غایب از این بحث منتشر نخواهند شد.
Labels: جنبش سبز, سیاست