توضیحات نو
|
دوستان لطفاً بنده را از منتشر كردن كامنت با نامهای ناشناخته (بینام یا ناشناس و ...) یا بدون ارجاع به یك ایمیل واقعی معذور بدارید. واقعاً كامنتهای این چنینی را صرفنظر از اینكه چه نوشته باشند و محبت و لطفشان شامل حال بنده هم شده باشد، منتشر نخواهم كرد و اساساً نخوانده پاك خواهم كرد. گفتم كه گاه دوستان دور و نزدیك اهل رودربایستی نباشند، صادقانه بیایند حرفشان را هرچه كه هست بزنند و هر انتقاد و اعتراضی هم دارند شخصاً لطف كنند مطرح كنند و با هم گفتگو كنیم. خوب اشتباه و ایراد هم حتماً دارم و خواهم پذیرفت، ممنونتان هم خواهم شد. دیگرانی هم كه ممكن است حقوق بگیر جایی باشند وقت خودشان را پای كامنتگیر وبلاگ بنده حقیر تلف نكنند كه كامنت آنها را همانطور كه در بالا عرض شد، نخوانده پاك خواهم كرد و تحت هیچ شرایطی كامنت از فرد بینام و ناشناس و بدون ارائه ایمیل واقعی منتشر نخواهم كرد.
در غیر این صورت اگر هر نوع انتقاد و نقد تندی هم به نوشته بنده یا اساساً خود بنده و عقایدم و نه شخص سوم داشته باشید، تنها كافی است نام خودتان یا یك ایمیل واقعی از خود را مشخص كنید و بلادرنگ نظرتان را منتشر خواهم كرد.
|
|
بلاگچرخان
|
بلاگ چرخان حاوی وبلاگهایی است که میخوانم یا به پارسانوشت لینک دادهاند (یا هردو):
|
|
|
آرشیو فانوس قدیم
آرشیو فانوس نو
ParsaSaebi[at]Yahoo.co.uk
© استفاده از مطالب اين وبلاگ با دادن لینک و ارجاع به نوشته، بلامانع است
| |
Sunday, November 04, 2012
|
اصلاحات و رهبر نظام
دوستان در این زمینه نوشتند و گرفتار بودم جا ماندم، چند خطی همراهی میكنم و البته جای زیادی برای بحث طولانی است. حرفم را سعی میكنم هم بیطرفانه و هم منصفانه و هم صریح بزنم در شرایط پرخطر موجود برای كشور، طبیعی است كه حرف خود را با شناخت محدودی كه دارم میزنم و سخنگوی كسی و جریانی نیستم.
الف. رهبر همواره دنبال تغییر و تحول گزینشی چه در ساخت حكومت چه در سطح جامعه بوده است اما او به واژه اصلاحات آلرژی دارد، او اینرا برآمده از توطئه دشمن همانطور كه چند بار سالها پیش تشریح كرده و مشابهسازی از وقایع شوروی سابق (اصلاحات گورباچف و فروپاشی) میداند. دیگر اینكه او به حاملان قدیمی این شعارها (اصلاح طلبان) به هیچ وجه اعتماد ندارد و آنان را فرصتطلبانی میشمارد كه رنگ عوض كردهاند تا او را بر زمین بكوبند. بنابراین واضح است كه رهبر اگر هم دنبال اصلاحات ساختاری در نظام باشد - كه هست البته در سمت و سوی مطلوب خود - هیچگاه علم خط امامی ها را برنمیدارد.
ب. شاه كلید اصلی اصلاحات بر اساس واقعیات موجود چیزی جز حل مشكل ایران و آمریكا نیست، و آن كلید در دست رهبر است. متاسفانه هیچ فرمول و نقشه راهی پیرامون تعدیل سیاستهای دوطرف (آمریكا و نظام) بویژه در مورد مسائل اسراییل فعلاً پیدا نشده. امیدوارم كه در این زمینه دو طرف ابتكار عمل بخرج دهند و حرفی نو به میان آورند. هرچند كه با شروع دور دوم ریاست جمهوری آمریكا عملاً فشارها بر ایران بیشتر خواهد شد (حتی از جانب اوباما كه قدری اندك شانس بیشتر برای بردن پیدا كرده در چند روز اخیر و دو روز مانده به روز رایگیری).
پ. از دید رهبر نظام همواره در حال شدن است، در حال رشد و تكاپو و حركت به سمت تعالی است، "ریزش دارد باشد، رویش هم دارد". رهبر بیش از هركس دیگر به جوانان و میانسالانی كه وفاداری خودشان را به او و ایدههای او نشان دادهاند امید دارد. بنابراین او نیازی به هیاهو و تبلیغات برای اصلاح نمیبیند، از دید او آزادی بیان و آزادیهای سیاسی یا حقوق بشری، دروازههای گشوده شده برای پذیرش اسبهای تروا هستند كه نظام باید جلوی آنها بایستد یا دست كم بشدت آنها را كنترل كند، با این همه خودی ها در چارچوب محدود میتوانند آزادی نسبی داشته باشند و رهبر اجازه میدهد آنها با همدیگر جدال كنند و از میانه آن جدالها تقشه راه تحولات بدر آید.
ت. پیرو بند قبلی، رهبر جز در موارد مشخص مانند كنار زدن اصلاحطلبان، اهل مهندسی و طراحی دست كم در جلا و وجه رسمی نیست، بلكه اتفاقاً بطور پویا میگذارد كارها به پیش بروند و بعد خود با فیدبك و انتقاد و اگر لازم شد كنترلهای موازی روندهای نامطلوب خودش را به سمت مورد نظر هدایت كند. اعتراف رهبر به اشتباه در مواردی مانند جلوگیری از رشد جمعیت موردی فرعی است كه هنوز نمیشود آنرا نشانه یك تغییر و تحول اساسی در لیدرشیپ رهبر دید هرچند كه بنظر میرسد رهبر در لحن خود گهگاه تغییراتی به سمت به رسمیت شناختن بیشتر "تغییرات و تحولات" داده است.
حرف زدن از اصلاحات توسط اصلاحطلبان بدون مشخص كردن طرح و نقشهای در مورد شاه كلید اصلاح (یا همان حل مشكل ایران و آمریكا كه نگارنده معتقد است، لزوماً به براندازی منجر نخواهد شد (چه كسانی بخواهند چه نخواهند) و پیگیری آن شاه كلید را در هر شرایطی لازم و اولویت شماره یك عرصه سیاست و قدرت و منافع ملی در ایران میدانم)، با توجه به شرایط موجود و فشارها و اجماع جهانی علیه ایران عملاً یك شوخی است. فكر میكنم آینده تحولات به سمت قبول این اولویت دارد حركت میكند كه سمت و سوی درستی است و باید دید رهبر در این مورد چه واكنشی نشان خواهد داد و آیا این تحولات را به رسمیت خواهد شناخت یا نه.
نوشتههای مرتبط در حلقه:
مهدی جامی در سیبستان (*)
داریوش محمدپور در ملكوت (*)
محمد معینی در راز سربهمهر (*)
آرش بهمنی در مرثیههای خاك (*)
سامالدین ضیایی در تارنوشت (*)
روحالله شهسوار در روحسوار (*)
Labels: حلقه بلاگی گفتگو, سیاست
0 Comments
|
| Permalink
_______________________________________________
|
|