روز وبلاگنویسی فارسی مبارك!
اول. چند روزی مسافرت بودم و امكان نوشتنم نبود وگرنه كه در این بحث عمومی به مناسبت هفته وبلاگنویسی بازهم بیشتر شركت میكردم.
دوم. وبلاگنویسی فارسی اینك نه ساله شد. خوشحال باید بود كه خود سلمان جریری عزیز، اولین وبلاگنویس فارسی، هم پا پیش نهاده و در این زمینه با تحلیل آماری دارد مینویسد.
سوم. این بلاگسپهر مهندس هم دارد از جمله آقا مسعود گل، مهندس بودن این عزیز بیش از اینكه فنی بودن او را نشان بدهد، ضمن اینكه فردی فنی است، سیاسی بودن و تحلیلگر بودن او را نشان میدهد. حالا مسعود با لطف فراوان به قول معروف شرمندهام كرده. بنده این وسط چه كاره بودم نمیدانم. سال گذشته كار و فعالیت زیاد كردم و خصوصاً از ماهها قبل از انتخابات فعال بودم. كارهای زیادی آدم میكند كه به هیچ نتیجه ای هم نمیرسد و پژواك مستقیمی هم شاید در كوتاه مدت جایی نداشته باشد، اما همین كه لطف و محبت یكی از دوستان را میبیند باور كنید كه خستگی از تن آدم بدر میرود. بی تعارف و بدون رودربایستی و ریاكاری واقعاً از این دوست عزیز اهل مطالعه و بیریا (یعنی مهندس!) سپاسگزارم كه لطف دارد، برگشتنش به عرصه نوشتن در وبلاگ، كاری بوده كه اگر اندكی هم بنده در آن سهم داشته باشم به آن افتخار میكنم و همین دوستی و محبت فراوان او را نشان میدهد و آن را صادقانه ارج مینهم.
چهارم. در مورد قهر كردن هم باور كنید كه قهر نكردهام و دیگر وقت و نا و توان قهر كردن را هم ندارم. برای كار كردن شرایطی باید مهیا شود، وقتی این شرایط نیست، كار گروه پیش نخواهد رفت و مفید هم نمیتوانم باشم. تلاشهایی هم كردهام و نشده است. هر وقت بشود و دیگران لطف كنند كاری را راه بیندازند، اگر بشود واقعاً كاری كرد و آدمهای جدی، كار را شفاف مدون كرده باشند بنده هم در یك گوشه كوچك میتوانم كمكی بكنم و دنبال حاشیه سازی هم نیستم. به هر حال كدورت و دلخوری شخصی از كسی ندارم اما از نحوه كار جمعی تك تك ما ایرانیان از جمله خودم و جمیع مشكلات و تنگنظریها و خود راییها و جدی نگرفتنها و سروقت نبودنهای ما ایرانیان و دشمنی دائمی و ابدی مان با برنامهریزی و طراحی كار، ملول و ناامید هستم (دیگر اگر اجازه بدهید روضه علی اكبر را برای چندمین بار از اول نخوانم!). اگر منفی بافی نخواهم بكنم امیدوارم كه ما ایرانیان كمی كارها را جدی بگیریم و اهل نظم و برنامهریزی در عمل و هنگام كار باشیم و بخش عمده عشقیگریها، احساسیگری و پیچیده فكر كردنها را دور بریزیم.
پنجم. امسال تعدادی از وبلاگنویسان و دوستان، هركدام جداگانه پنج وبلاگ خوب را معرفی كردند، خوشحالم كه علی رغم گذشت زمانی طولانی، آنچه كه بنده حقیر سالها پیش در بلاگسپهر میدیدم و پیشنهاد داده بودم (ده وبلاگ) و مناسب این فضای متكثر میدیدم بالاخره این ایده دارد با همت دیگران جا میافتد و كم كم به پیش میرود و جای كسی را هم تنگ نمیكند.
به هر حال وبلاگهای خوب آنقدر زیاد هستند كه این سنت معرفی ده وبلاگی كه در سال گذشته به آنها مراجعه كرده و ازشان استفاده بردهایم، از نظر تعداد وبلاگ از ده عدد هم شاید لازم باشد بیشتر شود. به هر حال دوستان به عدد پنج رسیدهاند.
انتخاب پنج وبلاگی كه سال گذشته میخواندهام كار بسیار سختی است اما معیار این است كه اگر ببینم هركدام از این وبلاگها در میان یك لیست به روز شدهند، اول و بدون فوت وقت به این وبلاگها سرمیزنم. هرچند كه همه تكتك نوشتههایشان را همیشه و بدقت نتوانم پیگیری كنم اما همیشه از این وبلاگها و نویسندگانشان میآموزم:
كمانگیر، آرش آبادپور
باران در دهان نیمه باز، محمود فرجامی
آزادنویس، همایون خیری
پنجره التهاب، آرش سیگارچی
چندین وبلاگ دیگر هم هستند كه میتوانند در این لیست باشند و انتخاب كردن از میان آنها كلاً كار سختی است. به هرحال وبلاگهای بسیار خوب و منتخب كم نیستند. این را لیستهای متنوع بلاگنویسها نشان میدهند. با اجازه بدون اینكه بخواهم نانی قرض دهم و تعارف داشته باشم، به احترام بقیه وبلاگهای خوب، جای انتخاب پنجم را خالی بگذارم.
باری، روز وبلاگنویسی فارسی مبارك!
سال خوب و پرباری توام با مطالعه متون جدیتر چه خارج از فضای نت چه در درون آن و فرصت داشتن برای آموختن و آموزاندن به دیگران برای همه وبلاگنویسان عزیز آرزومندم.
Labels: بلاگسپهر, پیام, تبريک