اولین اپرای ایرانی
به یاد شهید اهل قلم رضا میرزاده عشقی
کتاب "نمایشنامههای میرزاده عشقی" (به کوشش علی میرانصاری) را دست گرفتهام، به این ابیات رسیدم و دیدم مختصرتر و موجزتر و پرمغزتر از این نمیشود حال و روز تاریخی ما ایرانیان را بیان کرد:
"این بود گهواره ساسانیان
بنگه تاریخی ایرانیان
قدرت و علمش چنان آباد کرد
ضعف و جهلش هم چنین برباد کرد!
ای مداین از تو وین قصر خراب
باید ایرانی ز خجلت گردد آب!" (۱)
* * *
از زبان روح زرتشت در اپرا:
"در همین گهواره خفته، نطفه آیندگان / نطفه این مردگانی را که بینی زندگان"
"از همین گهواره، تاچند دگر فرزند چند/ سربرآرد سربسر، ایران از ایشان سربلند"
بعد از این اقبال ایران را، دگر افسوس نیست / لکهای در سرنوشت کشور سیروس نیست" (۲)
فارغ از خواب شیرین عشقی همدانی در اپرا که در پرده آخر خودش از خواب برمیخیزد و میگوید:
"آنچه من دیدم در این قصر خراب/بد به بیداری خدایا یا به خواب؟"
"پادشاهان را همه اندوهگین/ دیدم اندر ماتم ایران زمین!"
"ننگ خود دانندمان اجدادمان/ ای خدا دیگر برس بر دادمان!"
"وعده زرتشت را تقدیر کن/ دید عشقی خواب و تو تعبیر کن"
عرض شود که کار زیاد داریم فعلاً!
____________________________________
۱) بخشی از اپرای "رستاخيز سلاطين ايران در خرابه های مداین"،
اولین اپرای ایرانی اثر زنده یاد عشقی که در تهران، اصفهان، رشت، تبریز، بابل (بارفروش) و بمبئی به نمایش در آمده است.
۲) همان
Labels: ادبيات, تاریخ, شهيدان راه آزادی و جمهوريت, هنر