کوتاه و کشکولی از جنبش (۱)
الف) چه خوب شد که خاتمی کار بخردانهای کرد و در ایندور کنار کشید. اگر او بود، همان روز اول تبریک را گفته بود و به قول دوست عزیز مسعود، اینبار "نامه به پسفردا" مینوشت. از انتقادهای جدی خود به خاتمی در تمام این سالها علیرغم شخصیت نرمخو و مظلومش، پشیمان نیستم و این روزها همه دوستان دیدند که خاتمی چه پدری از ما درآورده در آن سالها. آخرین شیرینکاری ایشان همان انتخابات ریاست جمهوری نهم بود که زودتر از همه سلامت انتخابات را تایید کرد! داستان تحصن و انتخابات مجلس هفتم که هیچگاه از یادها نخواهد رفت. بقیه ماجراها هم که بماند.
ب) تمام حسرت ما در زمان اصلاحات این بود که راهپیمایی سمبولیک از انقلاب تا آزادی برگزار شود. این حرکت با حضور بی سابقه سه میلیون تظاهرکننده در یک جمع آرام و مدنی انجام شد. از امام حسین تا آزادی. تظاهراتی که شک ندارم دماغ و نشیمنگاه خيلیها را سوزاند، به سبک و سیاق خاتمی: خوشبختانه مقام معظم رهبری هم به اين موضوع اشاره کردند!!!
پ) امروز ديگر با افتخار ميگوييم شهيد راه آزادی و شهيد راه جمهوريت. کاری که اگر چندسال پيش به فرض در مورد شهيدعزت ابراهيم نژاد کسی ميکرد از سوی خود روشنفکران و هواداران اصلاحات به ترويج خشونت متهم ميشد، حال اينکه بین ارزشی ديدن شهادت در راهی بيخشونت و مسالمتآميز با ایدئولوژیگری و شهيدسازی تفاوت باید قائل شد و امروز جنبش بیخشونت سبز در ایران به آن بلوغ رسیده که بین ایندو فرق بگذارد. جای پرداختن بیشتر در عرصه تئوریک و در نوشتهها به این نوع شهادت هم البته هست.
ت) شهرهای بزرگ تمام و کمال دست جنبش سبز است. گيرم خيابانها را با چند ده هزار مزدور عرب و بيگانه و فلک زدگانی از جاهای دورافتاده که واقعاً قابل ترحم و قربانی ظلم و جهل و فقر هستند، از دست مردم درآوردند. تازه روز اول بازی است. شهرهای بزرگ عرصهای خواهد بود برای تجلی انواع و اقسام حرکتهای زیبای مدنی و بیخشونت همه اقشار خصوصاً طبقه متوسطی که خود را باز یافت.
به هيچ وجه نگذاريم افسردگي، رخوت و غمزدگی برما چيره شود. شاد باشيم و ديگران را هم در شادی و نشاط سهيم کنيم. پيشنهاد میشود تعداد زيادی از مردم گرمکن و لباس ورزشی بپوشند و در دو نوبت صبح زود و عصرها در پارکها و کوچهها بدوند و نرمش کنند. نیازی هم به تظاهرات یا پوشیدن لباس سبز نیست.
ايده بادکنکهای سبز هم جالب است، فقط بايد توجه داشت که گاز شهری معمولاً سنگينتر از هواست و نميشود با آن بادکنک هوا کرد.
نگذاريم روحيه گلام (شخصيت مشهور منفیباف در کارتون گاليور) بر ما مستولی شود. به حرف کسانی که ميگويند: "ما موفق نميشيم، کار هممون ساختس، من ميييدووونم!" اصلاً توجه نکنيم! به خلوت شدن تظاهرات توجه نکنید، تازه شروع بازی است. در دراز مدت پیروزی با ماست. دستاوردهای بینظیر جنبش را با رخوت و سستی و غمزدگی خراب نکنیم.
Labels: سیاست, ما و انتخابات