ما و انتخابات (۹)
حدس و گمانها در مورد اعداد و ارقام
گفته می شود که شيب آرای کروبی در نظرسنجی ها بالاست و احتمالاً دو کانديدای اصلاح طلب به دور دوم ميرسند! به گمانم این دیگر خیلی خوشبینی میخواهد و دست کم الان چنین خوشبینیی دیده نمیشود.
امروز نجفی مشاور کروبی در تبريز گفته بود که به مشارکت بالای بيست و هشت ميليون نياز داريم. به عبارت بهتر تخمین این است که آرای احمدی نژاد بالای چهارده ميليون خواهد بود. واقعاً آدم دوست دارد بداند که عدد چهارده ميليون از کجا آمده است. بیایید هرکدام از ما هم با همین داده های فازی و غیرعلمی و جسته گریخته يک تخمينهايی بزنيم:
الف) به گمانم سه ميليون رای سازماندهی شده و بخشنامهای بسيج و سپاه و مجموعه اطلاعات در سبد احمدی نژاد است.
ب) پيش بينی ميکنم که از مردم عادی دست کم هفت - هشت ميليون نفر به احمدی نژاد رای بدهند. اين عدد را با توجه به شرايط مشابه با دوم خرداد و تبلیغات بیشتر، رشد جمعیت و محبوبیت احمدی نژاد در شهرهای کوچک تخمین میزنم. بنابراین به این تخمین احمدی نژاد ده - یازده میلیون رای قطعی در حساب خود دارد
پ) تعدادی از آرای سرگردان (کسانی که مصمم به شرکت در انتخابات هستند اما تا روزهای آخر قادر به تصمیم گیری نیستند و معیار انتخابشان این خواهد بود که کدام دزدتر و کدام دروغگوتر هستند و از بین دزد و دروغگو کدام را باید انتخاب کنند) به سبد احمدی نژاد ریخته خواهد شد و این یک فاجعه خواهد بود اگر آمار کل این آرای سرگردان بالای چهار پنج میلیون باشد. چون حدود چهل درصد از این آرا طبق احتمالات به حساب احمدینژاد خواهد رفت.
ت) تعدادی هم از اولترا اصلاح طلبان یا آدمهای آنارشیست و به طور کلی راه دهندگان لجباز هستند که به هوای رای دادن به اصلاحات به پای صندوق میروند اما یواشکی به احمدی نژاد رای میدهند تا "کار رژیم تمام شود"! اینها البته گمان کنم خیلی در اقلیت باشند و گمان نکنم تعدادشان بیشتر از چند صد هزار نفر باشد البته در دور دوم تاثیر لجبازی بیشتر از دور اول خواهد بود (اگر دور دومی در کار باشد).
ث) به این آمار یکی دو میلیون هم تقلب و دستکاری در اعداد و ارقام کامپیوترهای هیاتهای نظارت در شهرهای دور و نزدیک که اضافه کنیم میبینیم که مجموعاً عدد چهارده میلیون رای سبد احمدی نژاد، اصلاً عدد پرتی نیست و به گمانم رای احمدی نژاد را بین دوازده تا پانزده میلیون میشود تخمین زد.
وقتی این عدد را در کنار نسبت مشارکت بگذاریم به نتیجه دلهره آوری میرسیم. به گمانم با توجه به شرایط موجود و محدودیتهای رسانه ای و نحوه مبارزات کاندیداها و دلسردی مردم سخت است که به نسبت مشارکت بالای ۶۵ درصد رسید (البته نشدنی نیست). با درنظر گرفتن عدد ۵/۴۸ میلیون (میانگین دو عدد ۴۶ و ۵۱ میلیون واجدین شرایط) و در نظر گرفتن نسبت مشارکت ۶۵ درصدی به عدد ۵/۳۱ میلیون شرکت کننده تخمینی در انتخابات میرسیم که میبینیم احمدی نژاد چندان هم شانس کمی برای بردن در دور اول و تمام کردن کار همهمان ندارد! شرایط لب مرزی و بینابینی است و هرچیزی ممکن است اتفاق بیافتد. برای همین خیلی خوشبین نیستم و امیدوارم کسی نشان بدهد که این تخمین و تحلیل غیرواقعی است، ضمن اینکه معتقدم باید سخت کار کرد.
به گمانم اگر مردم بیش از این به صحنه نیایند و همچنان به اصلاح طلبان بحق یا ناحق ایراد بگیریم و از آن بدتر موافق حضور در انتخابات باشیم اما کنار بکشیم و دامن خود از فضای شبههناک فعلی برچینیم و تنها بی سروصدا روز رای گیری بخواهیم شیک و اتو کشیده به یکی از اصلاح طلبان رای بدهیم و با هیچ چیز قبل و بعد از انتخابات کار نداشته باشیم، به احتمال قابل توجهی باید خودمان را آماده کنیم که چهارسال دیگر احمدی نژاد را با تمام ویرانگریهایش دوباره به عنوان رییس جمهور ببینیم (هم چوب را خوردهایم و هم پیاز را). انتخاب با خودمان است. بحث این نیست که شمای دوست عزیز خواننده این سطور موافق حضور در انتخابات هستید یا نه، حضور شما در انتخابات فرض گرفته شده قبلاً، بحث این است که چقدر دیگران را به هرصورتی هم که شده برای آمدن به پای صندوقهای رای متقاعد کنید. موضوع خیلی جدی است و البته باید کار کرد و تلاش و نباید ناامید بود و از شکست هم هیچ هراسی نباید داشت البته.
توضیح اضافی در حاشیه: برنامههای زیادی داشتم برای نوشتن در ایام انتخابات اما متاسفانه تمام کارهای شخصی من رو هم جمع شده و علیرغم میلم با اجازه چند روزی به مرخصی میروم (وعده دیدار ما تنها یک هفته بعد!). امیدوارم دوستان بیشتر به فعالیت مشغول باشند و دیگران را هم به فعالیت تشویق کنند. گفتم که این مرخصی را به حساب دلسردی نگذارید که اتفاقاً واقعبینانه هنوز امیدوار هستم.
Labels: سیاست, ما و انتخابات