توضیحات بلاگدار (یکم)
یکشنبه، چهاردهم سپتامبر
چون ارتباط با خوانندگان و دوستان عزيز هر سه هفته يکبار از طريق نوشتههای همین وبلاگ و نامرتبط با بلاگنویسی جریان مییابد و در نوشتهها فرصتی برای بیان پاسخ نسبت به بلاگداری نیست، از این به بعد در صورت لزوم بحثهای حاشیهای، مواضع و مطالب مرتبط با بلاگداری را در نوشتهای تحت عنوان "توضیحات بلاگدار" جدا خواهم آورد.
الف) از دوستان عزیز که پای نوشتههای بنده نظر خود را منتشر کردهاند سپاسگزارم. حتماً به وبلاگشان به طور مرتب سر زده و سرخواهم زد. امیدوارم دوستان جدید توقع اجرای سیاست "کامنت در مقابل کامنت" نداشته باشند. به نظر میرسد که کامنت را باید به نوشته داد، نه به شخص نویسنده و نه تنها برای حفظ دوستی وبلاگی. البته گاه احوالپرسی از نویسنده و حفظ دوستی هم لازم است در کنار نظر دادن در مورد یک نوشته.
ب) ف.م.سخن این دوست قدیمی فرهیخته و پنهانی، چند وقت پیش به بنده لطف کرد و تفالی به طنز گرفت و البته با زبان ملایم، طناز و دقیق خود انتقادات خودش را هم مطرح کرد. جداً سپاسگزارم ازش. الان هم دیدم نوشتهای خوب و جامع تماماً به وبلاگنویسی اختصاص داده است. ف.م.سخن مستعارنویسی فرهیخته، ناشناخته و درعین حال مشهور، اهل مطالعه، شریف و درعین حال دقیقی است. البته این موجب نمیشود که ماهم ازش وبلاگوارانه انتقاد نکنیم. امیدوارم سخن عزیز بیشتر از خودش، در وبلاگش بنویسد و وبلاگنویسی را که یکسال است تعطیل کرده - همانطور که به دیگران مرتب بالای منبر توصیه میکند و پند میدهد و البته خردمندانه و منصفانه هم هست این نصایح - دوباره برقرار کند. امیدوارم روزی برسد که ف.م.سخن عزیز در وبلاگها کامنت بگذارد و به احترام اصول متعارف وبلاگداری، لینکهای لیست شده در وبلاگ خودش را بعد از چندین سال اصلاح کند.
پ) از دوستان سایت بالاترین از اینکه به نوشته قبلی اینجانب برخلاف بقیه نوشتههای معدود سالگرد تولد وبلاگ فارسی لینک ندادند، سپاسگزار هستم. ظاهراً موضوعات بسیار مهم دیگری در دنیا دارد اتفاق میافتد، شاید دوستان بالاترین که با آخرین تکنولوژیها به دقت اوضاع جهان را زیر نظر دارند، فرصتی برای لینک دادن به نوشته اینجانب پیدا نکردهاند، سپاسگزارم و ازشان جداً میخواهم از این به بعد به دیگر نوشتههایم به هیچ وجه لینک ندهند که راضی به زحمت آن عزیزان نیستم. مهم این بود که دوستان خودشان ببینند حد تحملشان از انتقادی غیر مستقیم چقدر بالاست. گاه آدم بد نیست نسبت و شباهت خود را با احمدینژاد و حاج صفار و رهبری هم بسنجد مخصوصاً وقتی که تنها قدرت کوچکی مثل لینک گذاشتن و امتیاز مثبت و منفی دادن دارد، اگر قدرتی بیشتر داشت چه میکرد؟ به قول فوتبالیستها توپهایم را قبلاً در خاکی و چمن و آسفالت زدهام و کارهایم را کردهام، برای مشهورشدن مجدد و درصدر تیترهای وبلاگها قرار گرفتن برنگشتهام و احتیاجی به مرحمت این و آن ندارم.
ت) حرفهای سلمان در مصاحبه با رادیو زمانه شنیدنی است. سلمان خردورز و دوستداشتنی در عین اینکه خود متخصص آیتی است اما آیتیزده نیست.
ث) تعدادی از دوستان به این وبلاگ لینک دادند که ضمن سپاس حتماً در اسرع وقت لینک متقابل برقرار خواهد شد. تعدادی از دوستان هم که قبلاً لینک پارسانوشت را در وبلاگ خود داشته بودند، بعد از بازگشت بنده ظاهراً به هر دلیل قابل احترام، تمایلی به برقراری مجدد ارتباط دیپلماتیک ندارند. در این صورت حرفی نیست، به احترام تصمیمشان، در روابط تجدیدنظر خواهد شد. در هر حال لازم به توضیح است در اینجا هم دوفاکتوی "لینک در برابر لینک" در دستگاه دیپلماسی پارسانوشت (!) لزوماً برقرار نیست، بر حسب مورد به تعدادی از دوستان لینک یکجانبه داده شده است یا خواهد شد بر طبق علاقمندی های شخصی یا منافع و مواضع اصولی پارسانوشت! باب گفتگو در این موارد همیشه باز است.
ج) بیش از چهارسال پیش که به ادمونتون آمدم بلاگری فارسی اینجا نبود. یکی دوسال بعد بود که سولوژن عزیز آمد. امروز خوشحالم که میبینم تعداد زیادی بلاگر در ادمونتون مشغول فعالیت هستند. این دوستان بیشتر دانشجویان دانشگاه آلبرتا هستند و علاوه بر اینها تعدادی از این دوستان اخیراً یک رادیو-پادکست را هم به راه انداختهاند به اسم رادیو "شمال پنجاهوسه" برای اهالی ادمونتون. موفقیت بیشتر و بهبود کیفیت برنامههای این دوستان را آرزومندم.
چ) دوستان آشنا به مسائل آیتی یک لطفی کنند و به این بنده گنهکار پریشان روزگار نادان، بیزحمت شسته رفته و واضح بگویند، فید چیست و آدرس فید و فیدخوان و فیدبین و فیدخور و فیدنوش و فیدفلان و فیدبهمان یعنی چی اصلاً؟ لطفاً به زبان سلیس لری هم بگویند به کسی که بعد از تکنولوژی سطح بالای دنبالک (!)، به دانش و تکنولوژی دیگری دست پیدا نکرده(!): این ابزارها و ادوات چه کار میکنند و من دقیقاً چه کار باید بکنم و چرا هرکدام از این کارها را باید بکنم، شمای خواننده عزیز وبلاگ بنده چکار باید بکنید و بعدش چه خواهد شد؟ لطفاً لینکی به نوشتههای مرتبط بدهید که ساده و روان این چیزها را نوشته باشد. سپاس!
ح) نوشتههای بعدی اینجانب، (غیر از بخشهای گاهوبیگاه "توضیحات بلاگدار" در مواقع لزوم مانند نوشته فعلی) حتماً غیروبلاگی و خارج از تحلیلهای مرتبط با مجموعه وبلاگها خواهند بود(از بیان کلمه "وبلاگستان" عمداً احتراز میکنم به خاطر سوءتفاهمزا بودن و مورد سوءاستفاده قرار گرفتنهای آن). اینکه تحلیل سیاسی حتماً باشد، قول نمیتوانم بدهم. هرچند سیاست (به مفهوم عام آن، نه پیگیری موضوعاتی مثل: "خاتمی بیاید یا نیاید") هنوز یکی از علاقمندیهای من است و طبیعتاً گهگاه در این مورد خواهم نوشت.
خ) از دوستانی عزیز هم که در رسانهها یا وبلاگهای خودشان به نوشته قبلی بنده لینک دادند، بسیار سپاسگزار هستم و برایشان آرزوی موفقیت دارم.
درود و سپاس!
پینوشت: به همت و راهنمایی دوستان عزیز خصوصاً نوشته مفید و شیوای دوست گرامی کورش اسلام زاده، بالاخره موفق شدم داستان پرغصه فید را به یک سرانجام نسبتاً قابل قبولی برسانم. ماجرا اینجاست که قالب وبلاگ من قدیمی است و ظاهراً با قالبهای جدید که سازگار با فید هستند همخوانی ندارد. به هر صورت، علی رغم ور رفتن های زیاد موفق به روشن کردن چراغ فید در آن نوار بالای مرورگر نشدم اما آدرس فید خود را در پایین وبلاگ خود روی لوگوی فیدخوان در قالب وبلاگ (همین پایین پایین دست چپ) آورده ام و ظاهراً کار میکند و امیدوارم که مشکل دوستان خواننده فید حل شده باشد. بسیار سپاسگزارم از کمک دوستان و خواهشمندم اگر نظری فنی دارند، دریغ نکنند.
این دو سه تا شعار را هم از بنده برای تغییر ذائقه داشته باشید:
"انرژی گودری حق مسلم ماست"
"فریاد هر بلاگر، گودر و فید و ریدر"
Labels: توضیحات بلاگدار