بىبىسى فارسى حماسه ديگرى خلق کرد!
آب توى دستتان است، بگذاريدش زمين اين نوشته بىبىسى فارسى را که ترجمه اى از يک گزارش بىبىسى جهانى است، بخوانيد. عکس هر دو سايت را هم گذاشتهام.


آخر جسارت نباشد از يک دانش آموز اول راهنمايى هم بپرسى بهت مىگويد که جمله «افرايش چهار درصدى آب و هوا [!] تا پايان قرن» جملهاى است بى معنى. (احتمالاً مترجم محترم سانتيگراد و فارنهايت تا حالا به گوشش نخورده است. علوم اول راهنمايى را احتمالاً يادش رفته. درصد را نمىدانم از کجا درآورده است. فرق بين دما و آب و هوا را هم نمىداند. از خودش هم نمىپرسد که آب و هوا چطور مىتواند افزايش پيدا کند. اساساً کميت نمى داند چيست. اندازه گيرى را نمىفهمد. حتى عددهايش هم آن عددها نيستند. ترجمهاش کاملاً اشتباه است. يادتان هست که خسن و خسين سه تا از خواهران معاويه بودند؟!) مخصوصاً ببينيد که اين صفحه يکبار هم آپديت شده است و ظاهراً دوستان هنوز زحمت يکبار خواندن ترجمه خود را هم به خودشان نمىدهند. اين هم عکس صفحه بعد از آپديت شدن:

فاجعه اينجاست که اين مقاله چند ساعت مقاله اول سايت بىبىسى فارسى بود و بى شک صدها هزار نفر آن را خواندهاند! (هنوز مقاله انگليسى، مقاله اول سايت بى بى سى انگليسى است.) من باز باورم نمىشد، احتياط کردم، گفتم شايد دوستان سرويس فارسى چيزى در اصل گزارش پيدا کردهاند که همکارانشان در بىبىسى انگليسى پيدا نکرده بودند، رفتم سراغ اصل گزارش IPCC و همه آنرا براى يافتن يک درصد و رقم معنىدار نزديک به آنچه که دوستان در بىبىسى فارسى درآوردهاند، جستجو کردم ولى طبيعتاً چيزى نيافتم. واقعاً معلوم نيست اين عدد درصدى را دوستان از کجا در آوردهاند. باز من باورم نمىشود و با خودم مىگويم حتماً بنده دارم اشتباه مىکنم!
چيزى که مهم است اين است که با عرض پوزش دوستان بىبىسى فارسى کمفروشى مىکنند و کيفيت کارشان اصلاً به خوبى سرويس جهانى بىبىسى نيست. اين نمونه خوبى است از ايرانىبازى در يک سيستم کاملاً غيرايرانى. بدمان نيايد و روشنفکرانه فحش خواهر و مادر (!) هم ندهيم. حال و روزمان همين است ديگر.
يک وبلاگ فکستنى و درپيت داريم با صد تا صد و پنجاه خواننده. روزى سى بار دست و دلمان مىلرزد که نکند اطلاعات اشتباه بدهيم به ديگران، نکند کسى را برنجانيم، نکند غلط نوشته باشيم. چه عرض کنم. دوستان دست کم اگر به بىبىسى فکر نمىکنند، فکر آبروى حرفهاى خودشان باشند. بد نيست دفعه بعد اين مستندات را جمع کنيم و يک حال اساسى به دوستان بدهيم با فرستادن اين نوشتهها و ترجمهها به رييس روساى بىبىسى که جداً معتبرترين رسانه خبرى جهان است و دوستان سرويس فارسى … بگذريم!
خلاصه کورش آسوده بخواب که ما بيداريم و کماکان بىبىسى هم مشغول است! (به واو محذوف کورش دقت کنيد)
پىنوشت: با بىبىسى مشکلى ندارم. هميشه هم به آنجا سر مىزنم و خبرها را مىخوانم. تحليلها و تفسيرهايشان هم خوب است هرچند که در مورد بحران هستهاى هر سه روز يکبار تفسيرى که تا حدى متناقض با تفاسير قبلى است، ارائه مىکنند. به هر حال دوستان زحمت مىکشند اما خوب گاهى بىخيال هم هستند و اساساً از آنهمه نيروى توانا که در آنجا هست در حد انتظار وقت مناسب براى دقت و کيفيت کار نمىگذارند. منظورم اين نبود که ايرادى بنى اسراييلى بگيرم و برجستهاش کنم. هرچند که هر ازچندگاه از اين اشکالات و اشتباهات پيش مىآيد. بحث اين است که در سرويس جهانى بىبىسى، کيفيت کار بيشتر و بالاتر است. به هر حال ما حق داريم از بىبىسى فارسى بخواهيم دقت کند و اشتباه فاحش به خورد مردم ندهد و ببينيم که بعد از گذشت بيش از يک شبانه روز کسى از کارکنان بىبىسى هنوز آنجا را نخوانده و آن اشتباه فاحش را تصحيح نکرده است. ديگر اينکه لابد خيلى از ما ديدهايم ايرانيان در يک سيستم خارجى معمولاً به دليل رقابتجو بودنشان به صورت انفرادى موفق مىشوند و جذب سيستم شده، عالىتر از انتظار کار مى کنند. در عين حال ديدهام که وقتى تعدادى از همان ايرانيان موفق را در يک دايره از يک سازمان خارجى در کنار هم قرار مىدهند، کم پيش نمىآيد که بهرهورى و کيفيت کار آن دايره (به دلايل متعدد و پيچيدگى عجيب ما ايرانيان) به طور محسوسى کم مىشود. اين چيزى است که عموميت به همه جا نمىشود داد اما آدم کم نمونه اينور و آنور نمىبيند.
Labels: رسانه