کوتاه از انتخابات (۱)
اشاره: انتخابات را جسته و گریخته رصد میکنم و با وقت محدودی که دارم از این به بعد گاه گاه مینویسم.
دکتر عارف کلا مرد علم، دانشگاه و برنامه ریزی است. اما در مورد سیاست خارجی در بخش روابط با غرب چیزی نگفت که مبادا به رهبر بر بخورد یا اصطکاک ایجاد کند. با این همه اگر میخواستم رأی بدهم، به عارف رأی میدادم چون همان چیزی را که کارشناسانه برنامه ریزی کرده (به عنوان مدیر سابق سازمان مدیریت و برنامه ریزی ) عمل میکند. حد و حدود خودش را هم میداند و بدرستی و با ابتکار برنامه دقیقی دارد که بخشی از مسایل و مشکلات حل شود. البته انتقاداتی هم به عملی بودن بخشی از برنامه او وارد است که در نوبت بعدی به آن خواهم رسید (مثلا ایجاد کار در بخش صنعت گردشگری تا حد دویست هزار فرصت شغلی در سال، با توجه به مشکلات جدی سیاست خارجی و خراب بودن وجهه عمومی ایران در نزد گردشگران، عملا تا چند سالی شدنی نیست، اما هدفگیری خوبی است به شرط اینکه موانع جدی تر در بهبود روابط با غرب درست شود. گردشگری چیزی است که با برداشتن موانع متواند خیلی از مشکلات اقتصادی را حل کند).
این چنین آدمهایی حتی در شرایط متعادل در ایران به سختی رأی میآورند، چون خیلی از مردم به ویژه در شرایط سخت دوست دارند کسی را پیدا کنند که در نقش یک منجی مشکلاتشان را حل کند. بنابرین شخصاً تنها حدس میزنم، رأی دکتر عارف در بهترین و خوشبینانهترین حالت در حد رأی دکتر معین در سال ۱۳۸۴ خواهد بود.
از تنها کسی که قدری انرژی گرفتم که شروع کنم به نوشتن دکتر عارف بود. با توجه به عدم وجود حداقلها و رفتار مستبدانه و سرکوبگرانه رهبر و شورای نگهبان، به شرکت در انتخابات اعتقادی ندارم اما معتقدم که مردم داخل کشور خود در این مورد تصمیمگیری کنند و ما خارج کشوریها تنها به رصد کردن انتخابات برسیم و هر کس هر تصمیمی داشت (چه در داخل چه خارج) او را ملامت نکنیم خصوصاً کسانی که معتقدند در شرایط فعلی باید رفت و رأی داد. وخامت اوضاع معیشتی مردم را درک کنیم.
Labels: سیاست