روزانه امروز (یازده سپتامبر)
یازدهم سپتامبر اسمش روی خودش است!
اینجا كاری به تحلیل بنیادگرایی اسلامی و جنگ علیه تروریسم و خشونت كور متقابل ندارم. تعدادی كارمند بیگناه و از همه جا بیخبر جان باختند همانطور كه تعداد خیلی بیشتری شهروند بیگناه و كودك عراقی و افغانی زیر بمب بارانهای اشتباه آمریكاییها و ناتو و نیز بمبگذاریهای بنیادگرایان در منطقه جانباختند و این چرخه نفرت كور همچنان ادامه دارد.
هرازچندگاهی كه آژیر خطر برج محل كار من به صدا در میآید (معمولاً جهت تمرین متداول ایمنی) و مثلاً پانزده یا بیست طبقه را باید پایین بیایم كه معمولاً بعد از پایین آمدن چند طبقه سرعت حركت كمتر و كمتر میشود و عملاً بدلیل ازدحام جمعیت در راه پله اضطراری برای دقایقی بیحركت میمانیم، یاد قربانیان یازده سپتامبر میافتم. كسانی كه در طبقات بالا بودند و شاید تنها برگشته بودند كتشان را بردارند. شاید تنها میخواستهاند ایمیلی را كه تقریباً تمام كرده بودند، سریع بخوانند و بفرستند... چند دقیقه زودتر میآمدند شاید گیر نمیكردند...
پنج سال پیش چنین نوشتم:
روز سه شنبه بوده و معمولاً سهشنبهها در شرکتها روز جلسه است. جان لابد مىخواسته به يک هيات که از کاليفرنيا آمده بودند، يک گزارش مالى ارائه بدهد، تمام روز قبل را تا دير وقت در دفتر بوده تا اسلايدهاى پاور پوينت را آماده کند. جين منتظر ايميل کرى بوده که ليست سپرده گزاران آفريقاى جنوبى را در شبکه آپلود کند. برايان به فکر اين بوده که وام خانه خودش را با يک ريت خوب به جاى ديگرى منتقل کند. جک در تمام ساعاتى که پشت ترافيک راش بوده، داشته فکر مىکرده که ساعتهاى اضافه کارى اينهفته خودش را روى کدام پروژه شارژ کند. جنيفر داشته فکر مى کرده که کافى بريک به کدام طبقه برود و در همين لحظه يک صداى مهيب آمده بوده …
Labels: روزانه امروز, نفرت از دیگری