چند روز در سرزمین کوبا (۱)
اشاره: شرمندهام از نوشتن منسجم یا در قالب روزنوشتههای سفر. تکه تکه از ولایت فیدل هرچه به نظرم به عنوان یک توریست میرسد بتدریج میآورم. دوستان عزیز همسفر آرش و کتایون هم خودشان منسجمتر خواهند نوشت.
کوبا سرزمین عجایب است. تضادهایی که به آسانی قابل هضم نیستند. مردمانش ذاتاً مهربان و خونگرم هستند اما معمولاً آدمهایی هستند که یا کار آدم را همانجا راه میاندازند یا اصلاً نمی توانند کاری بکنند و بعد از قدری سرگردانی، به تو دلداری میدهند که نگران نباش! آدمهایی که گاه ناشیگری میکنند و توریستها را معطل میکنند یا برنامه را آنطور که عشقشان میکشد اجرا میکنند، اما بعداً میخواهند با محبت و مهربانی به زور هم که شده جبران کنند! آدمهایی عشقی و بیخیال و بیفکر با همین نداری و توزیع عادلانه تنگدستی میسازند و سعی میکنند خودشان را شاد نگه دارند. بسختی بشود فهمید که آدمهای کاملاً راضی و خوشحالی هستند یا نه. اما چون کمتر بساط جشن و شادی مردمی به مناسبت سال نو در شهر دیده میشد، به نظر میرسید که در درون راضی نباشند اما به هر حال بیخیال هستند. بشدت هم میترسند از ابراز عقیده سیاسی.
Labels: یافتههای عجیبوغریب سفر