تبريک پيشهنگام نوروزى
يکسال ديگر گذشت و نوروزى ديگر رسيد.
نگاه کنيم در سال گذشته کجا بوديم و امسال کجا هستيم. سال گذشته سال عجيب و پرمشغلهاى بود. هرچه دويدم زمان را نتوانستم بگيرم. چرخ زمان خيلى سريع مىگردد به اندازه همين يک ساعتى که دو سه روز است، گم کردهايم و نمىدانيم چه شده! جالب است دوستى دارم که بهجد معتقد است که زمان در کانادا سريعتر مىگذرد!
بلاگدارى هم که سرجايش هست با حفظ اعتدال. خوشنود هستم که در سال گذشته ايستادم و چند نه جانانه به بعضى از دوستان - که مشکلى شخصى با خودشان ندارم- گفتم. اين نه را به تشخيص خودم گفتم و خوشحال هستم که پاى تشخيص شخصى خودم ايستادم و بعداً ديدم که شاخکهايم هنوز خيلى دقيق کار مىکنند! به هرحال صرفنظر از همه مسائل، زندگى جدى و واقعى ادامه دارد و بايد سرگرم آن زندگى بود.
از طرفى تا وقت «جوان شدن جهان» و «به عشق بنشستن ياران» و رسيدن گل و بلبل به اين قسمتهاى يخبسته زمين نياز به مقدارى حوصله و صرف قدرى زمان هست (اينطور موقعها طبق نسبيت عام، زمان کش مىآيد!). «نسيم باد نوروزى» هر لحظه ممکن است به بوران و کولاک و هواى منفى سى درجه تبديل شود (که هيچ شباهتى به «سرما گلسرخ» و «سرما پيرزن (مادر اهمن و بهمن)» و ساير يافتههاى تئوريک آب و هوايى مرحوم مامان بزرگ بنده ندارد!) و هر لحظه آماده پارو کردن برفى ديگر بايد بود. بگذريم. اين هم يک جور زندگى است ديگر.
ايامتان بهکام و شاديتان برقرار. پيشاپيش سال نو و نوروز را خدمت همه دوستان تبريک عرض مىکنم. اميدوارم سالى خوش و ايامى شاد پيش رو داشته باشيد.