سوتفاهم «وبلاگستان»
کلمه «وبلاگستان» جداً به يک سوتفاهمى تبديل شده که روز به روز هم از جانب دوستان و کسانى که احياناً منفعتى در اين کار مىبينند به اين سوتفاهم بيشتر دامن زده مىشود. واقعيت امر اين است که «وبلاگستان» يک کلمه مندرآوردى براى تحليل عملکرد وبلاگها بوده است. (البته نمىدانم واقعاً چه کسى اين کلمه را ساخت) وقتى مىگوييم «فضاى مجازى» نسبتاً به مفهومى ملموستر و شناسنامه دارتر تکيه مىزنيم، اما در مورد وبلاگستان دست کم ابهامات زيادى وجود دارد. مجموعه وبلاگها اساساً به شدت پراکنده، سيال و متغير است. (حتى اگر بشود چنين مجموعهاى تعريف کرد. مثلاً وبلاگى که هر ششماه يکبار يک مطلب منتشر مىکند و بعد مىخوابد آيا اساساً عضو مجموعه وبلاگها هست يا نه؟) وبلاگستان تاويلپذير است و صدها هزار وبلاگستان داريم. به عبارت ديگر هر کس وبلاگستان خودش را دارد. وبلاگستانى که وبلاگنويس الف (يا وبلاگخوان الف) مىشناسد کاملاً با وبلاگستانى که وبلاگنويس ب (يا وبلاگخوان ب) مىشناسد متفاوت است.
مفهومسازىهايى مانند «وبلاگستان» و «وبلاگشهر» اما جهد و کوششى بوده براى بهتر فهميدن فضاى وبلاگهاى فارسى و رشد و روند تحول وبلاگها. اين مفهوم را دوستان ساختند و استفاده کردند در تحليلهاى خود. با اجازه بنده هم کوششهايى جسته گريخته کردهام در اين حول و حوش. اين جهد و کوشش ها از روى ناچارى بوده و شايد هم به راه باديه رفتن و گشتن براى جايى جهت آويزان کرده قباى ژنده خويش. اما واقعاً بايد حواسمان باشد که از «وبلاگستان» چيزى درست نکنيم که خود و ديگران را به گمراهى و خطا بيندازيم.
اخيراً ديده مىشود که بعضى از دوستان چنان از وبلاگستان مىگويند و تحليل مىکنند که گويى واقعاً جايى فيزيکى يا شناسنامهدار و خوشتعريف به نام وبلاگستان داريم. اصل خطا آنجاست که يک چيز را در چند جا مىبينيم، سريع تعميم مىدهيم و وبلاگستانىاش مىکنيم. مثلاً تحولات وبلاگستان را پيگيرى مىکنيم، انتظارات از وبلاگستان داريم. از وبلاگستان گلهمند مىشويم. (مثل خود بنده که مرتکب اين خطا شدم، من نوعى وقتى از وبلاگستان گلهمند مىشوم بايد بگويم که از دوستان وبلاگنويسى که مىشناسم گلهمند هستم.)، با وبلاگستان قهر مىکنيم، نشان مىدهيم که وبلاگستان رو به حضيض است، يا نه شورى نو در وبلاگستان مىبينيم، فراخوان مىزنيم که چکار کنيم وضع وبلاگستان بهتر بشود(!) و قس على هذا. اجازه بدهيد از سواستفادههاى بعضىها چيزى نگويم که دکان دو نبشى هم باز کردهاند از قبل «وبلاگستان» و نقشههايى هم گهگاه مىکشند.
وبلاگستان خيلى متنوع و گسترده و هيولايى متکثر و بشدت متغيرالاحوال و جمعناپذير است. خيلى به سختى بشود آن را با چند لينک به اين ور و آنور شناخت و تفسير کرد و مانيتور نمود. به هر حال در آوردن «وبلاگستان» مقدمات تلاشى بوده براى يافتن مشترکات بين وبلاگها و واقعاً يک «وبلاگستان» شناختهشده، تعريفپذير يا تا حد خوبى مورد توافق همگان وجود ندارد.
مواظب باشيم که در قضاوت نسبت به وبلاگها در دام سوتفاهم «وبلاگستان» نيفتيم.