سخنرانى رهبرى
خطبه دوم نماز جمعه هجدهم ديماه ۱۳۷۷
« … اين افرادى كه كشته شدند، بعضيها را ما از نزديك مىشناختيم. اينها كسانى نبودند كه يك نظام، اگر بخواهد اهل اين حرفها باشد، سراغ اينها برود. اگر نظام جمهورى اسلامى اهل دشمنكُشى است، دشمنان خودش را مىكُشد؛ چرا سراغ فروهر و عيالش برود؟! مرحوم فروهر، قبل از انقلاب دوست ما بود؛ اوّلِ انقلاب همكار ما بود؛ بعد از پديد آمدن اين فتنههاى سال شصت دشمن ما شد؛ اما دشمن بىخطر و بىضرر.
بينى و بيناللَّه، فروهر و همسرش - اين دو مرحوم - دشمنان ما بودند؛ اما دشمنان بىضرر و بىخطر. اينها هيچ ضررى نداشتند. نه به جايى وابسته بودند - كه ما آن را مىدانستيم - (الان كسانى در داخل فعّاليت مىكنند كه يقيناً به دستگاههاى خارجى وابستگى دارند؛ اما دستگاه با اينها كارى ندارد و به سراغ كسى مىرود كه واقعاً دشمنش بوده است) و نه اقتدارى داشتند. حزبى با عناصر خيلى معدودى داشتند كه سالهاى متمادى اين حزب بود. اين چنين دشمنى كه در داخل كشور هست، مرتّب عليه نظام اطّلاعيه هم مىدهد، ديگران هم مىگويند كه بله؛ در داخل ايران مثلاً آقاى فروهر اطّلاعيه داد - داده باشد - اما كسى از مردم كه او را نمىشناخت؛ كسى كه با او آشنايى نداشت؛ كسى كه تحت نفوذ و تأثير حرفهاى او نبود. ايشان معروفيتى در ميان مردم نداشت؛ نفوذى نداشت؛ دشمن بىخطرى بود؛ انصافاً آدم نانجيبى هم نبود. البته ما دشمنانى هم داريم كه انصافاً نجيب نيستند؛ اما مرحوم فروهر و مخصوصاً عيالش نه؛ آدمها نانجيبى نبودند. حالا شما فكر كنيد، كسى كه مثل فروهر را مىكشد، آيا مىتواند دوست نظام باشد؟! مىتواند براى نظام كار كند؟! چنين چيزى معقول است؟! من اين را باور نمىكنم. آشنايى من با مسائل سياسىِ اين بيست ساله و قبل از اين در دوران انقلاب - آشنايى با اشخاص، آشنايى با جريانات سياسى، آشنايى با توطئههاى گوناگونى كه از اطراف دنيا هميشه در جريانش بودهايم - اجازه نمىدهد كه من باور كنم اين كارِ عناصرى است كه با نظام مسألهاى ندارند و نمىخواهند عليه نظام كار كنند.
بعضى از اين دو، سه نفر نويسندهاى هم كه متأسّفانه در اين حادثه كشته شدند، اسمشان را بنده هم نشنيده بودم. الان بنده غالباً مجلات و كتابها و تازههاى فرهنگ را مىبينم. من آدمى نيستم كه يك نويسنده و روشنفكر معروفى در كشور باشد و او را نشناسم. البته شايد مثلاً در بعضى از محافل فرهنگى يا غير فرهنگى خارجى، اينها را مىشناختند؛ اما در داخل آنقدر معروف نبودند كه بنده اسم اينها به گوشم خورده باشد. بعضيهايشان را هم كه اسمهايشان را شنيده بودم، جزو روشنفكران درجه يك اين كشور نبودند. افرادى كه مردم اينها را نمىشناسند، مردم از كتابها و نوشتهها و آثار فكرىشان هيچ خبرى ندارند و كسى از اينها حرفى نمىشنود، بُرد تبليغى ندارند. آن دستى كه به فكر مىافتد بيايد اينها را تصفيه كند و به قتل برساند - يا در داخل خانههايشان، يا در ميان راه، يا در خيابان، يا در بيابان - مگر مىتواند بيگانه نباشد و تابع يك نمايشنامه از پيش طراحى شدهاى نباشد؟! …»
بى هيچ شرح و تفسيرى متن کامل سخنرانى را اينجا بخوانيد.