سوالى از نيکآهنگ عزيز
نيکآهنگ کوثر عزيز ظاهراً در مورد حريم خصوصى و عمومى همچنان به روشنگرى مشغول است. ظاهراً من به عنوان يک وبلاگنويس و خواننده مطالب نيکان مجاز هستم سوالى از اين دوست عزيز بکنم و در او آنقدر ظرفيت و بزرگى مىبينم که نهايتاً برگردد و اگر دوست داشت جوابى نه به من فضول و شرخر بلکه به همه مخاطبان خود بدهد.
با مسائل خصوصى هيچ کسى کار ندارم يا سعى مىکنم نداشته باشم اما راستش از برخورد دوگانه نيکآهنگ کوثر عزيز و محبوب (با توجه به منطق و جهانبينى خودش در مورد تفاوت قائل شدن بين زندگى خصوصى آدمهاى معمولى با زندگى خصوصى روزنامه نگاران يا اهالى قدرت) در تعجب هستم.
شايعاتى در مورد يک نويسنده مشهور و از قضا دوست و همکار نيکآهنگ در همين وبلاگستان بالا گرفته است، نمىخواهم به موضوع دقيقاً اشاره بکنم، اما آن شخصى که چنين نوشته است براى دومين بار محکم و قاطع صحبت مىکند و در وبلاگ خود هم چنين نوشته است. نيک آهنگ عزيز به يک تلفن از ولايت اسراييل استناد کرد اما ايشان به عنوان کسى که زندگى خصوصى تعدادى از روزنامهنگاران يا وبلاگنويسان را برملا کرده است و عقايدى محکم هم در اين مورد براى خود دارد - که شخصاً با همه آنها موافق نيستم - براى دومين بار نوشته اين وبلاگنويس و ادعاهاى ايشان را در اين مورد کاملاً ناديده مىگيرد و سکوت مىکند. برخورد تبعيضآميز نيکآهنگ با توجه به منطق خودش قابل پرسش است. برخورد دوگانه او به چه معنى است؟ آيا اصلاً اين برخورد دوگانه را قبول دارد يا نه؟
نيت من از طرح اين سوال ربطى به خود سوال ندارد. قصد مچگيرى و آتشسوزاندن هم داشته باشم که ندارم، تازه مىشوم مثل بعضى از دوستان عزيز ديگرمان در وبلاگستان!
شما خواننده عزيز! نيز خوشحال مىشوم اگر اشکال و ايراد اين نوشته را به خود من گوشزد نماييد و نظر خود را با ايميل اطلاع دهيد.
پىنوشت: اين هم پاسخ نيکآهنگ عزيز. ممنون نيکان جان! به قول خودت: «استاد شرمندهمان کردى!»
به زودى مطلبى خواهم نوشت و توضيح خواهم داد که چرا در کامنتدانى را بستهام.
پىنوشت دو: نيکآهنگ عزيز ايميلى فرستاد و موضوع را بيشتر باز کرد. متاسفانه اخلاقاً قادر به اشاره به دلايل او نيستم. اما همينقدر بدانيد که اين سکوت نيکآهنگ آنطور که از جوانب امر بر مىآيد به خاطر صدمه نزدن به اطرافيان آن شخص يا اشخاص صورت گرفته است. من يکى که جواب خود را گرفتم و البته همانطور که نوشته بودم به هر حال بهترين کار اين است که آدم کلاً در اين مسائل کنجکاوى نکند.