تحليل کارتونهاى نوروزى
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
دکتر دشمنشناس بلغارى
توجه داشته باشيد در آمريکا يک حرکتى عجيب ايجاد شد و کمپانى والت ديسنى در اوج دوران خفقان مک کارتيسم، کارتونى را با سناريوى آشکار خودش درست کرد به نام «معاون کلانتر». هدف از ساخت اين کارتون چه بود؟ در واقع نئوکانها که قزوينىها را قبلاً با خودشان همراه کرده بودند و قزوينىها هم که با کاندى وزير خارجه آمريکا و نيز کارتلهاى نفتى روى هم ريخته بودند و به اين ترتيب مىخواستند نشان بدهند که اولاً قدرت در دنيا دست کلانتر است. اين کلانتر نمادى از بوش بود. آدمى به شدت عصبى، فحاش که دستورات عجيب و غريب براى دنيا صادر مىکرد و عملاً وضع دنيا را به هم ريخته بود. سوييچ ماشينش را به معاون کلانتر مىداد و مىگفت معاون ماشين خوشگل آبى رنگ من را ببر بشور ولى مواظب باش که خط بهش نيافتد. اين ماشين آبى نومادى [منظور نماد است] بود از سازمان ملل و شستن ماشين هم همان غسل تطهير دادن سازمان ملل در نظم نوين جهانى بود. خوب به اين نکته توجه کنيد.
چهره ديک چنى معاون بوش در سطح جهان خراب شده بود و والت ديسنى مىخواست بدين وسيله با شيرينکارى هايى که معاون کلانتر در مىآورد و آن صداى جذاب و بامزه اى که برايش گذاشته بودند: « دوشتان اشرار دارند که من چند کلمه اى … آخ ششت پام ششت پام … » به نوعى تصوير ديک چنى را به عنوان معاونى که همه کاره آمريکا است و براى منافع خود و شرکت هاى نفتى منافع آمريکا را به خطر انداخته، بازسازى و تطهير کنند. فراموش نکنيد والت ديسنى هم خودش نومادى بود از صهيونيستم جهانى. حالا امروز که به خانه رفتيد با اين چيزهايى که گفتم يکبار ديگر اين کارتون را بدقت نگاه کنيد.
ماسکى همان نومادى از دستگاه ديپلماسى آمريکا و شخص کاندوليزا رايس است. ونس نومادى از رسانه هاى کور و نابيناى آمريکا است که جز تحميق مردم آمريکا کارى نمى توانند انجام دهند. ونس هميشه نگران است و ترس به جامعه آمريکا تزريق مىکند. يادتان هست که ونس هميشه مىپرسد «چى شد؟ چى شد؟ فرار کن ماسکى! فرار کن ماسکى» ماسکى در عين حال نومادى است از صکس در جامعه بحرانى آمريکا. او دارد با عشوه کار خود را پيش مىبرد: « معاون ما که عمداً اين کارو نکرديم.» خوب شما بهتر مى دانيد روابط پشت پرده کاندى و نئوکانها را. حالا جان مادرتان خانه که رفتيد با اين ديد به اين کارتون نگاه کنيد. چقدر اين کارتون جذاب و شيرين و در عين حال موذيانه است. عجب اين ماسکى شيرين و خوردنى است. الله اکبر!
در جلسه بعد در مورد توطئه صهيونيست ها با ساختن کارتون تنسى تاکسيدو و چارلى با شما دانشجويان عزيز صحبت خواهم کرد. خوب دقت کنيد. اصلاً خود تاکسيدوى تنسى نشان از عمق شبيخون فرهنگى دشمن به ارزش هاى ما داشت. اين پنگوئن جذاب، آن شيرماهى کودن، آقاى ووپى صهيونيست، سرجوخه دودو در بازرس، کوئيگرا مکگرا، بوبو دوست يوگى، بيگلى بيگلى، انگورى انگورى، بوش وگ، دالتونها، آستريکس، نخودى، مشقلعلى، پسرخاله، لوسى مى، فرانس پسر دکتر ارنست، رامکال، نل، کاپيتان هادوک، سگ آقاى پتيبل، پانزده پسر مخصوصاً داناوان شون نه برايان، کاپيتان نمو، مورچهخوار، جان کوچولو، پدر ژپتو، شيلا، سندباد جونم، درون و برون، چاق و لاغر، آقاى روشنسر، ابوى جان کيمياگر، دون آل خاندرو دلاوگا اينها همه نومادين هستند. خوب با چشمان باز اين کارتون ها را که توطئه صهيونيستها و فىالواقع محصول آلتدست شدن نازيها و نئونازىها با نئوکانها و در واقع يکى شدن دکترينال انگلوساکسونها است ببينيد. من هم نومادى هستم از برادر عزيز و ارجمندم دکتر حسن عباسى. خوب دقت کنيد!