در مورد وقايع اين روزها
الف) از تعجب و جاخوردن بعضى از دوستان به خاطر اين سرکوبها تعجب بايد کرد. ما همه تحمل مىشويم. اما اگر روزى برسد که بايد ضرب شستى بهمان نشان داده شود، اينکار حتماً انجام مىشود. جنبش زنان يا جنبش فمينيستى نبايد سياسى شود و گرنه دقيقاً وسط مگسک قوه قهريه نظام قرار مىگيرد. بارها صاحب حقير اين قلم هشدار داده است که با توجه به شرايط موجود نظام از خيابانىشدن هر جريانى بشدت هراس دارد و آنها را اين روزها قطعاً سرکوب خواهد کرد. دوستان فمينيست بايد واقعبين باشند. با يک جمع دويست نفره به اضافه سيمين بانو چکار مىخواستند بکنند؟ همان همايش را مىتوانستند در يک جاى بسته و با همان جمع محدود خود در قالب انجمن زنان يا تريبون فمينيستى انجام دهند. خيلى کارهاى خوب و مفيد فرهنگى که دارند انجام مىدهند، همانها عالى است. قصد توجيه کارهاى وحشيانه را ندارم اما اوضاع اصلاً مساعد نيست.
ب) فانوس را هم مدتى است که دوباره يا سهباره فيلتر کردهاند. خوب گاهى تحمل نمىشويم ديگر! به هر حال اين نشان مىدهد که دوستان سانسورچى مطالب را پيگيرى مىکنند! کار که به مصاحبههاى بدون خشونت و راهکارهاى دکتر مارتين رسيد، آقايان واکنش نشان دادند. مثل اينکه آنجا هم يک خط قرمز وجود دارد. خوب اين ماهيت نظام ما است. دوستان تعجب نکنند عصبانى هم نشوند. سام ضيايى عزيز اين چند روز دلخور بود که وبلاگها چرا به اين مساله واکنش نشان ندادند؟ به هر حال اوضاع در وبلاگشهر خيلى متفاوت شده است و انتظارى از استقبال از اين فراخوانها نبايد داشت. ضمن اينکه به آليوس، نيما و سام و همه دوستان عزيز فانوسى بابت تلاشهايشان تبريک و خسته نباشيد بايد گفت. اگر گوش شنوايى باشد اين حرفهاى بدون خشونت شنيده شده و با سانسور هم چندان تفاوتى در اوضاع ايجاد نشده است.
ج) اکبر گنجى شيردل دوران محکوميتش تمام خواهد شد. نفوس بد نزنم و اميدوارم و از ته دل آرزومندم که اين چند روز هم به خوبى و خوشى بگذرد و داور سوت را بزند و گنجى به زندگى خود برگردد. او نياز به استراحت دارد، هزار برابر آنچه که بايد هم هزينه داده است.
د) بحث ترس نيست، بحث واقعبينى است. وقتى مىگوييم چرا جمهورى اسلامى علاقه خاصى دارد که در عرصه بينالمللى باسن مبارک و مقدس خود را بدو بدو ببرد و بچسباند به شاخ گاو، همين موضوع براى خودمان هم صادق است. احتياط هميشه شرط عقل بوده است. خصوصاً در اين روزها اين شرط جدى شده است. مشکل ايران بيش از هر چيز خوشباشى مردممان و علاقه خاص آنها به بىمسووليتى و سادهگيرى است. دوستان عزيز فعال يا اکتيويست، روزنامهنگار، نويسنده، نخبه، روشنفکر و دلسوز حواستان باشد که يکهو هزينه زيادى ندهيد. اگر هم مىخواهيد وسط گود باشيد با همين بازىبازىکردنهاى کمخطرتر هم مىشود مشغول بود. به هر حال خوشبختانه يا متاسفانه زمينه کار و فعاليت در سرزمين بکر ايران زياد است. عرصه هاى کمخطرتر را انتخاب کنيد و مشغول باشيد. کسى نمىتواند توصيه به زندگى کردن را خيانت بداند. زندگىتان را بکنيد و مواظب خوکصفتهايى که ممکن است شما را به جلو هل بدهند تا بعداً نردبان بگذارند و ازتان بالا بکشند، باشيد.
د) همين ديگر، نوروز هم ظاهراً در راه است اگر مشکل تکنيکى خاصى(!) پيش نيايد قاعدتاً بايد يا هشت نه روز ديگر زمين وارد اعتدال بهارى و بعد برج حمل بشود. پيشاپيش نوروزتان پيروز باد. من هم جاى دورى نرفتهام و حتماً چيزکى خواهم نوشت پيش از نوروز.