معضلى به نام تبريکات عيد نوروز
سنت خيلى قوى است. نوروز شده است و شور حسينى- ايرانى مىگيردمان. بعد از مدتها مىخواهيم شاد باشيم و کسى هم جلودارمان نيست. مىخواهيم تا حد ممکن جلوهگرى کنيم. خيال خودمان را راحت مىکنيم يک ليست از هر کس که مىشناسيم درست مىکنيم و يا على. يک نوشته کلى هم مىنويسيم مثلاً اينطورى:
«دوست عزيز [بدون ذکر نام در اين گزارش!]،
فرارسيدن سال نو و نوروز اين عيد سعيد باستانى ايرانيان را خدمت شما و خانواده محترم [حالا اين دوست عزيز اصلاً خانواده محترم ما را در عمرش هم نديده است] تبريک عرض مىکنم. اميدوارم سال جديد سال موفقيت، سلامت و بهروزى باشد. [من هم اميدوارم]
ارادتمند،
دکتر حسين قاراپتيان»
بعد هم کليکى روى دکمه ارسال مىزنيم و با يک کليک و تنها يکى کار را تمام مىکنيم. به اين ترتيب تبريکى به سراسر کائنات مىفرستيم و خودمان را راحت مىکنيم و ديگران را ناراحت. مگر اينکه طرف مقابل در قيد و بند جواب دادن نباشد يا اينکه او هم مثل خودمان باشد و يکى از اين اسپمهاى تبريک براى کل کائنات بفرستد. اين کار آميخته به نوعى بيزينسورزى و کاسبکارى است. (حالا ما اينهمه سربسر حسين درخشان مىگذاريم، اين را هم حق است بگوييم که حسين سالها پيش مطلبى مفصل در اين مورد نوشته بود که واقعاً تحسين برانگيز بود.)
تصورش را بکنيد يک آدمى مثل بنده که اهل ارسال اسپم تبريک نيست و در عين حال خيلى کلمات را جدى مىگيرد و اگر کسى به او بگويد «موفقيت و سلامت تو را خواهان هستم»، تا جوابيهاى شخصى و تبريکى مقيد به نام فرد و شامل بر حال و احوال و پرسيدن براى فرستنده نفرستد، آرام نمىگيرد چه زجرى مىکشد.
در حوزه تبريکات نوروزى گارد دفاعى گرفتهايم و طبق معمول امسال هم بيچاره شدهايم. اينجا ما تعطيلى هم نداريم و از وقت استراحت خودمان بايد بزنيم و هى به اين و آن جواب بدهيم. دوستان سالى يکبار و بىوفايان قديم، آشنايانى که لطف دارند به بنده حقير، بيزينسورزها و کسانى که آدمها را براى روز مبادا نگه مىدارند همه را بايد پاسخ داد و امسال مىبينم که اسپمها خيلى بيشتر شده و افراد بيشترى ترجيح دادهاند سريعتر بجنبند و اسپم به سراسر گيتى بفرستند به جاى اينکه بعداً مجبور شوند گارد دفاعى بگيرند و دانهدانه اسپمها را بخوانند و جواب بدهند.
توجه: دوستانى که لطف دارند و ايميل تبريک شخصى مىزنند تاج سر بنده هستند. فرستندگان اسپم هم نظر لطفشان است. کاش اينهمه خوبى و نيکى که براى هم مىخواستيم در عمل هم چنين بود. آيا ما به همين اندازه نيکخواه ديگران هستيم و در موفقيتشان شاد مىشويم و بهشان کمک مىکنيم؟