به ياد آرش
فقط آمدم روى آنتن که بگويم فکر نکنيد مطلب براى نوشتن ندارم يا دنبال اسم درکردن هستم. نه کار ما با اين چيزها درست نمىشود. اصلاً دنبال خواننده جمع کردن هم نيستم چون اگر هم باشم موفق نخواهم بود. بدجور الان رگ گردنم زده بيرون که يک مطلب در مورد يکى از موضوعات ليست زير انتخاب و منتشر کنم:
- تحليل انتخابات کانادا (بخش اول محافظهکاران در آلبرتا)
- شرح تقابل سياسى - ورزشى کاسپارف و کارپف
- روايت اول از رويارويىهاى قهرمانى جهان بين آنها
- اثرات گرم شدن هواى کره زمين در کانادا
- شرحى از وضعيت زندگى در آلبرتا
- نقدى بر وبلاگ ف.م.سخن
- شفق قطبى و رويت آن در ادمونتون (با الهام از مطالب «رنگينکمان قطبى» اکرم ديدارى روزنامهنگار ساکن آلاسکا)
- پديده طبيعى شنوک در آلبرتا
- نوشتهاى کوتاه در پاسخ به آنچه که مهدى خلجى نوشته بود ادب و سياست هم ريشه هستند
- گزارشى از فيلم «کوه بروکبک»
- تقبيح کارى که هودر با عباس معروفى کرده است
- نوشتهاى در مورد سفر هودر به اسراييل
همينها را داشته باشيد اما فعلاً به احترام آرش سيگارچى که طبق معمول مظلوم واقع شده است، سکوت مىکنم. من به کار کسى کار ندارم هر کس به هر چيزى که دوست دارد اعتنا کند يا نکند. آرش يکىدوبارى کامنت گذاشته بود و مطالب پارسانوشت را مىخواند. به هرحال گاهى خواننده مطالب بىارزش بنده بود. جاى خالى او را حس مىکنم. خودم را مىگذارم جاى او که به سه سال زندان بابت کارى که انجام نداده محکوم شده است. سه سال زمان کمى نيست.
دوستان ماشاالله (غيرسياسىها را نمىگويم يا کسانى که مثل بنده عذر شرعى و غيرشرعى دارند) ادعا زياد دارند و گاهى انتقاداتى هم از امثال بنده مىکنند اما ظاهراً موضوعات ديگرى برايشان مهمتر است و دوستان استراتژيک هميشه در اولويت هستند. اجازه بدهيد به مصاديق اشاره نکنم و خود را در مقام داور ننشانم. به هر حال هر کس روش و منشى دارد. اما بياييد تکليف يک چيزى را روشن کنيم يا به نحوه نوشتن هم کار نداشته باشيم يا اگر داريم منتظر انتقادات ديگران هم باشيم.
سکوت بنده تا فردا بيشتر ادامه پيدا نخواهد کرد و بعد از آن در خدمت دوستان عزيز خواننده (که با آمارى که بنده گرفتم تعداد شما اگر در روز به صد برسد بايد کلاهم را بياندازم هوا!) با مطالب مفيدتر از مجموعه بالا و نه حاشيهسازى و اوقاتتلخى وبلاگى خواهم بود و به هر حال شايد اين مطالب به درد يکى دو نفر بخورد، شايد هم نه.
آرش هم لابد طفلک اين مدت پيه اين چيزها را به تنش ماليده است. به هر حال برايش دعا کنيم که فرجى حاصل شود. اگر آن هم هزينه دارد، پس دعا کنيم که لااقل خودمان را نگيرند!