انتخابات در راس امور است
اشاره: از قضيه انتخابات سرنوشت ساز غافل شديم. دوستان کانادا نشين هم با دو سه تا پاسپورت در جيب فعلاً اين چيزهاى بىاهميت را جدى نمى گيرند. ايرانى کلاس کارش بالاتر از اين حرف ها است. انتخابات کانادا؟ اه اه بو ميدى.
تنها آدمهايى که ديدم از انتخابات هفته آينده کانادا چيزى نوشتهاند، يکى سيماى فرنگوپوليس بود، ديگرى نيکآهنگ که گذرا يکى دو اشاراتى داشت.
به هر حال متاسفانه محافظهکاران دارند مى آيند و محتملترين سناريو، کابينه اقليت بين محافظهکارها و نئودموکراتيک هااست. ائتلافى شکننده که معلوم نيست که به کجا بينجامد.
اين که مى گويم متاسفانه چون بايد در آلبرتا زندگى کنيد تا ببينيد که وقتى حکومت دست محافظه کار ها مى افتد. علىرغم شايستگىهايشان در عرصه اقتصادى (که البته آن هم به نفع طبقات محروم اجتماعى تمام نمىشود) چگونه مناصب قدرت را دو دستى و چارچنگولى حفظ مىکنند. چطور از دين و ايمان مردم مذهبى خرج مى کنند براى کارهاى سياسى و چطور مى خواهند کانادا را وارد چالشهاى بين المللى کنند.
تا اينجاى کار هارپر گفته است که کانادا را از پيمان کيوتو مى کشد بيرون. وعده داده است که نقش کانادا در امنيت بين الملل دوش به دوش آمريکا خواهد بود. ازدواج همجنسبازان امکان دارد که ممنوع گردد. بودجه نظامى (بخوان مالياتى که امثال بنده داريم مى دهيم و فکمان صاف شده است) افزايش پيدا مى کند. تکس کات ها به نفع گروه هايى مثل ما که حقوق بگير هستيم در نهايت نخواهد بود. بفرما اگر اينها مهم نيست پس چه چيزى مهم است؟ دعواى سنت و مدرنيته؟ خبرگان رهبرى و مصباح؟ کاپشن احمدى نژاد؟
دريغ از يک جو خردورزى و اتفاق نظر و کار گروهى در بين کاميونيتى ايران عزيز کانادا. به قول نورىزاده کار رژيم هم تمام است! چمدانها را ببنديد. منتها نيمدانم اينجا هم که مىآييم چرا هنوز دنبال معجزه هستيم؟ بيست و هفت سال است که مىگويند کار رژيم تمام است. خوب حالا کار آن رژيم را که تمام کرديم، فعلاً يک فکرى به حال اين رژيم هم بکنيم آخر!
ايرانى که سايه ايرانى را با تير نزند، همان بهتر که اصلاً تير کمان مگسى را دستش نگيرد!
باز در مورد انتخابات خواهم نوشت. جاى دورى نرويد