اين تهران واقعى است
عکس زير از روى پل گيشا (يا پل نصر) برداشته شده است. روبرو خيابان اصلى گيشا (يا کوى نصر) است. دوستانى که با غرب تهران آشنايند مىدانند که برج مخابراتى تهران دقيقاً روى تپه هاى شمال گيشا بنا شده است و فاصله دکل مخابراتى تا پل گيشا بيشتر از دو کيلومتر نيست. ملاحظه مىفرماييد که وضع آلودگى هواى تهران خيلى خراب است. نيازى هم به ذکر «يکجانبه گرايى آمريکا» و «نپيوستنش به پيمان کيوتو» نيست. اساساً وضع آلودگى هواى خود تهران با پيوستن آمريکا به پيمان کيوتو يا آسفالت کردن لايه اوزون (طرح مرحوم عباس عباسى نماينده بندرعباس در مجلس پنجم) توسط استکبار درست نمىشود. بگذريم.

يک کم که بيشتر به عکس توجه کنيم به نکات ارزشمند(!) بيشترى دست پيدا مىکنيم. چند مسافرکش به اندازه يک لين و نيم را بسته اند و پيکان سفيد رنگ دوم دارد در وسط خيابان مسافر سوار مىکند. دونفر عابر پياده دارند بى خيال از محلى غير از خط عابر پياده رد مىشوند. (دو ماه پيش من از روى همين خط عابر پياده رد شدم!) کنار پيکان قرمز رنگ دو نفر عابر پياده (احتمالاً راننده هاى خطى) دارند دقيقاً وسط خيابان گپ مىزنند. کاميون سبز رنگ شهردارى هم تا خرخره خاک و آت اشغال گودبردارى دارد حمل مىکند، تصور کنيد که شهردارى که مسوول اداره شهر است از انداختن يک روکش و حفاظ مناسب روى بار دريغ مى کند، در نتيجه اين امکان هست که در هر لحظه يک نيمه آجر يا يک تکه ميله آهن زنگ زده بيفتد پايين. (البته در مملکت امام زمان بد به دل نبايد راه داد!)
اگر به خودروهايى که از دهانه بلوار عبور کرده اند نگاهى بيندازيم، مىبينيم که غير از دووى سفيد رنگ تقريباً هيچ يک توى لين يا باند رانندگى نمىکنند. آن جلو يک پيکان سفيد دارد چسبيده به جدول با زور از يک خودروى دگر سبقت مىگيرد. اينکار البته نشانه داشتن دست فرمون خوب و زرنگى است. نه! اين آقاى راننده اينکاره است. به قول معروف کننده کار است.
نتيجهگيرى با خود خوانندگان عزيز.
پىنوشت: اين عکس از ايسنا است. راستى چرا کسى به فکر سلامت خود نيست؟ آيا دوستان NGO کار مىتوانند يک همتى کنند و فراخوانى براى يک تجمع مسالمتآميز در مورد هواى آلوده تهران اعلام کنند؟ اولويتى بالاتر از اين نيست واقعاً.