در مورد روز تولد اولين وبلاگ پارسى
در ايميلهايى که بين دوستان رد و بدل شد، به هر حال مقدارى درگيرى و مشکلات حاشيهاى و جنجال پيش آمد. به نظرم اين چيزها را عمده نکنيم و پا پس نگذاريم. يعنى کمک کنيم که مسائل و اختلاف نظرها خداى نکرده ماندگار نشود. اختلاف نظرهايى بود و مقدارى دوستان تند شدند که البته کاش نمى شدند. به هر حال پيش مى آيد، بعضى از دوستان هم مقدارى عصبانى هستند از بعضى اتفاقاتى که قبلاً افتاده است. چه عرض کنم. بنده خيلى زرنگ باشم چهار چشمى مراقب نوشتهها و عملکرد خودم باشم. به هر حال من باز از همه عذرخواهى مى کنم و از حوصله اى که دوستان عزيز مخاطب و حاضر در بحث ها به خرج دادند، به سهم ناچيز خود سپاسگزار هستم.
به همت دوستى به نام آقاى سعيد يارمحمدى، وبلاگى در بلاگفا راه افتاده است به نام «جشن تولد وبلاگهاى پارسى». قرار بر اين بود که اين وبلاگ پوشش خبرى برنامه هاى احتمالى اين رويداد و پيشنهادهاى مرتبط را بر عهده داشته باشد. اين وبلاگ الان راه افتاده و از ديروز و پريروز حجم زيادى از گفتگوهاى بين تعدادى از وبلاگنويسان را، که بعضى از آنها هم درگيرى هاى لفظى و قلمى بوده است، پوشش داده است. چند تا از ايميلها هم البته در اين بين نيست. احتمالاً خود دوست عزيز گرداننده در آن شلوغى و کم و زياد شدن اسامى، گيرنده آن ايميل ها نبوده اند. ضمن اينکه گذاشتن و انتشار ايميلهايى که به هر حال در يک فضاى خصوصى تر قرار بوده مطرح شود (هر چند که اعلام شده بود که همه دوستان خوش آمدند) در يک فضاى وبلاگى چندان جالب نيست. نيک مىدانم که خيلى از دوستان در يک فضاى احساسى و تند مطالبى را نوشتند که شايد اگر الان مى خواستند آنها را مطرح کنند حتى اگر تغيير عقيده نداده باشند، طور ديگرى مطرح مى کردند. البته من تلاش اين دوست عزيز را درک مى کنم و مطمئن هستم که ايشان قصد خاصى نداشته و مى خواسته که اتفاقاً همه مطالب مطرح شده را در وبلاگى که براى پوشش خبرهاى روز تولد اولين وبلاگ راه انداخته است، بياورد. به شخصه پيشنهاد مى کنم اين دوست عزيز، نيز براى اينکه به پيشبرد هدف اصليمان که همدلى و بهبود فضاى وبلاگشهر است کمک کند، به طور کلى همه مطالبى را که به صورت ايميل بين دوستان رد و بدل شده است (حتى مطالب بدون تنش و نقد هاى سالم و پيغام هاى يارى و پيشنهادها را) از اين وبلاگ حذف کند و اخبار را از اين لحظه به بعد بر مبناى آنچه که در وبلاگ ها مى گذرد، پوشش بدهد. بدين ترتيب اگر هريک از دوستان خودشان خواستند مى توانند که مطالب خودشان را در وبلاگ هاى خود به همان صورت يا به شکل بازنگرى شده بياورند و در اين صورت مى شود اين مطالب را در اين وبلاگ لينک داد يا منتشر کرد. باز بر پيشنهاد خود تاکيد ميکنم که اين کار براى نشان دادن حسن نيت و کمک به تلطيف فضا صورت بگيرد.
آقاى عليرضا تمدن عزيز، اين دوست ناديده خوشاخلاق، پيشنهاد آشتىکنان مطرح کرده است. پيشنهاد بسيار خوبى است. بنده در خدمت هستم و اگر دوستان شروع کنند، بنده هم از اتفاقاتى که افتاد و قسمتهاى تندى از مطالبى که در مورد بعضى از دوستان نوشتم و آن بخش هايى که به ظاهر نقد بود اما غير منصفانه بود، عذرخواهى خواهم کرد. بنده چون اسمم مستعار است بالاخره اينجا هم طبق معمول هميشه نبايد سر صف باشم ديگر! نه؟
عليرضا جان همچنين پيشنهاد دادهاند که هر دو روز شانزدهم شهريور روز تولد اولين وبلاگ فارسى و نيز چهاردهم آبان روزى که آقاى درخشان راهنماى «چگونه يک وبلاگ فارسى بنويسيم» را منتشر کردهاند، گرامى داشته شود. به هر حال اينهم روز گسترش وبلاگهاى فارسى مى تواند قلمداد شود و اصلاً منکر تلاشهاى اوليه حسين درخشان نمى توان شد. (بنده که هيچ وقت منکر نشدهام.) خودم به شخصه و سهم ناچيز خودم حسن نيت خود را نشان مىدهم و ضمن تاکيد بر اينکه تنها هدفم نشاط و شادابى وبلاگشهر بوده، هر دو روز را گرامى مىدارم: «روز تولد اولين وبلاگ فارسى» و «روز گسترش وبلاگهاى فارسى». البته اصرارى هم ندارم و طبيعتاً هر يک از دوستان هر طور که مايلند عمل خواهند کرد.
در مورد پيشنهادى که مطرح کردم، بنده تنها يک پيشنهاد دهنده بودم و از روز اول هم دارم روى اين مساله تاکيد مى کنم. قرار بر اين شد که دوستان خودشان بيايند و مشارکت کنند و اگر کارى به نظرشان مى آيد انجام دهند. دوستانى عزيز اعلام آمادگى کردند، بنده به سهم خود از همه شان ممنون هستم. درود بر همه آنها. بعضىها واقعاً به بنده حقير لطف داشتند، جواب اين محبت ها را نميدانم چگونه بدهم. جشنى و تدارک ويژه اى نيست. لااقل تا حالا که نبوده. همين که مصاحبه اى بکنند. دوستان عزيزى اگر بتوانند لوگويى بسازند. مطلبى در اين مورد بنويسند. مشکلات دنياى مجازى و وبلاگ ها را مطرح کنند در فکر چاره باشند با هم دوست باشند و در عين اختلافنظرهاى زياد (که طبيعى هم هست) به همديگر به چشم همکار نگاه کنند و احترام بگذارند، همين مى شود جشن. اين بود هدف ما. همين مى شود گراميداشت. حالا کسى که آن پيشنهاد را ارائه کرده است خودش صد تا مشکل دارد، شما کار به خودش نداشته باشيد. ببينيد چه مىگويد. لااقل آب اين رودخانه را که روز به روز دارد کم آب تر و گل آلوده تر مىشود آلوده نکنيم.
جشنمان اين است که به هم احترام بگذاريم، به همديگر نپريم و با کار هم انقدر کار نداشته باشيم. دلخورىها را فراموش کنيم، با همديگر قهر نباشيم و خط کشى تند و تيز نداشته باشيم. اينها شعارهاى خوبى است اما چرا قدرى به آنها عمل نکنيم؟ بياييد روزى نو و نوروزى تازه بسازيم. آيا مىشود؟ اميدوارم که اين نصيحت بازى هاى ما و به قول معروف بازى در نقش «آقا خوبه» دوستان را دلخور نکرده باشد. آرزومندم که ديگر در اين زمينه قلم نزنم که خودم هم خسته شدم.
شاد و سلامت باشيد.