نگاهى گذرا به «کابينه خدمت»
يکى از ويژگيهاى کابينه جديد اين است که در بعد امنيتى- فرهنگى، (ظاهراً ايندو مقوله را رسماً از اين به بعد بايد در کنار هم ديد!) دولت پنهان نيروهاى فعال خود را به ميدان فرستاده است. در عين بدبينى به اوضاع و خوفها بايد توجه داشت که اين اقدام يک حسن هم دارد و آن هم اين است که ديگر نيازى به فعاليت هاى غير شفاف دولت پنهان در اين زمينهها نيست. به هر حال بايد ديد که چقدر مىخواهند فضا را پليسى کنند و در مقابل چقدر بابت پاسخگويى به خاطر اقدامات رودرروى خود مى خواهند هزينه بدهند. يک نظر بيش از حد خوشبينانه هم اين است که آنها بيشتر با فرستادن اين نيروهاى «خوشنام» دنبال ايجاد ارعاب و ترساندن و بستن آب از سرچشمه ها هستند (البته کو آب!) و گرنه با نيروهاى دست دوم و ناشناخته کار خود را بهتر و کمهزينهتر براى بگيروببند پيش مىبردند و نيروهاى پشت پرده را نيز حفظ مىکردند. بايد ديد.
در کنار آن در مورد وزارت نفت هم بايد نگران بود. جداى از رانت خوارىهاى قبلى پشت پرده در مورد پروژه هاى نفتى، اما به هر حال وزارت نفت براى پروژه هاى روى زمين مانده نيازمند يک مدير قوى و کارکشته است که حداقل در صنايع مرتبط کار کرده باشد. قصه نفت خصوصاً توسعه ميادين و حفظ آنها و نيز صنايع پايين دستى و پتروشيمى شوخى نيست و قرار هم بود پول نفت سر سفره ها بيايد. ظاهراً «مديريت حزبالله» هنوز يک مدير قوى نفتى ندارد و معلوم نيست که با توجه به وارد شدن سپاه به عنوان بزرگترين پيمانکار کشور در صنعت نفت چه اتفاقاتى و چه فاجعه هايى از نظر فنى در آنجا بيفتد. همين نگرانىها در مورد وزارت نيرو و صنايع هم هست. نگران پروژه ها و کارخانجات و پلنت هاى صنعتى بايد بود! خدا کند «مديريت حزب الله» بتواند و درست هم بتواند.
در مورد وزارت امور خارجه، اتفاق خاصى نيفتاده است. وزارت خارجه هميشه بصورت مشاع بين جناح هاى مختلف اداره مى شده و تنها با آمدن دولت ها و تغيير و تحولات، مهرههاى هر يک از آقايان در داخل همانجا جابجا ميشوند و اصولاً کسى هم ديگر از اين وزارتخانه توقع کار خاصى ندارد و متولى سياست خارجه هم نيست. نه سياستگزار است نه حتى در مورد اجراى سياست ها به طور جدى به بازى گرفته مىشود. وزارت خارجه عملاً تنها خدمات کنسولى ارائه مىدهد. (خدمات که چه عرض کنم) خارجى ها هم ديگر ياد گرفته اند که با چه کسانى بايد طرف صحبت باشند و معمولاً از پنجره وارد مى شوند.
وزير بهداشت چهل ساله و تنها با سابقه دانشگاهى و بدون داشتن سابقه مديريتى خارج دانشگاه هم قابل توجه است. در مورد وزير ارتباطات باز همين قصه هست ايشان از نظر علمى و فنى مقبول ولى فاقد سوابق اجرايى هستند. البته در مورد وزارت علوم شايد نتوان اين انتقاد را وارد دانست. چون به هر حال وزارت علوم بيشتر نيازمند يک چهره علمى است.
کلاً بايد ديد با اين تيم سپاهى، حقانىچى و حزبالله برنامهها به کجا پيش خواهد رفت. خدا را شکر همه چيز هم براى خدمت مهيا است. «دشمن» هم «سيلى هستهاى» خورده و ايادىاش هم به سوراخها خزيدهاند و نيستند. رهبرى هم طبق معمول هوشيار ايستاده و همه چيز را زير نظر دارد. امام زمان و آقاى مشکينى و مصباح يزدى هم همه راضى و خشنود. مجلس هم بغايت قوى است و قانون اساسى مىخواهد عوض کند. شوراى محترم نگهبان هم اين روزها با دمش گردو مىشکند. قوه قضاييه هم که قربانش بروم. هيچوقت شرايط آنقدر براى «خدمت» مناسب نبوده است. ببينيم و منتظر باشيم ببينيم که چه اتفاقاتى خواهد افتاد. از اين به بعد شرايط براى پاسخگويى حکومت در مورد کارآمدىاش مهيا است.