گنجى زنده ماند. آيا فراموش خواهد شد؟
به نقل از همسر گنجى خبر آمده است که اکبر دارد با پزشکان همکارى مىکند. خوب! جاى خوشحالى و اميدوارى است. اين ماراتن خونين بالاخره دارد تمام مىشود. گنجى با شکستن اعتصابش کار بزرگى کرد و ما هم بايد پشتيبان خودش و حقوقش باشيم. حداقل به او روحيه بدهيم. در عين حال به بيان لرى شيرش هم نکنيم که دوباره شروع کند. متاسفانه اين روزها مساله گنجى در وبلاگها به فراموشى سپرده شده بود و خيلى از دوستان على رغم شور و حرارت اوليه به کل نسبت به مساله بىاعتنا شده بودند. نوعى بىتفاوتى به همراه نوعى شماتت داشت پيشرفت ميکرد. البته اصرار گنجى بر ادامه اعتصاب غذا به هر حال از ديد خيليها کار عاقلانهاى نبود. اما اين هم گفتنى است که مشکل فضاى غمزده و نااميد وبلاگها واضحاً از جاهاى ديگرى است و مساله فقط به خاطر گنجى نبوده است هر چند که آن ماجرا بىتاثير هم نبود.
حالا يک مساله ديگر. يک نگاهى به سايت دکتر کديور بيندازيد. هر چند همه عقايد او را قبول نداشته باشيم، او يک زندانى عقيدتى بوده است و يگانه کسى است که آرا همه مراجع تاريخ شيعه را در مورد ولايت فقيه جمع آورى و تقرير کرده است. او يک محقق و روشنفکر دينى است که به وجودش نياز است. (انتقاد از عملکرد روشنفکران دينى به جاى خود، اما اصلاح و تحول اجتماعى بدون روشنفکران دينى محال است. لااقل بخش دينمدار جامعه ما و کسانى که به هر صورت دغدغه دينى دارند کاملاً در اکثريت بوده و اصلاحگرى مستمر دينى بايد موازى با همه حرکتهاى روشنگرانه و حقوق بشرى پيش برود.) خواهشمندم يک نگاهى به شمارگان خواننده اين سايت بيندازيد. اين همان کديورى است که نعره ميزديم کديور آزاده آزاد بايد گردد. کديور به هيچ وجه عوض نشده است. اما آمار نااميد کننده است نه؟ به خصوص وقتى آن را در کنار شمار خوانندگان بعضى از وبلاگهايى قرار دهيم که اگر صفت مبتذل را به آنها نسبت ندهيم، بىانصافى کردهايم. نه! همه مردم قرار نيست به اين موضوعات عبوس علاقمند باشند. عرض من چيز ديگرى است. (البته اين خبر را هم در حاشيه بدهم که در همين مورد شمار خوانندگان سايت کديور از بعد از انتخابات حدوداً دو برابر شده است. با اينکه حجم سخنرانيهاى کديور يا مقالهها و نامههايى هايى که در سايتش گذاشته نسبت به قبل از انتخابات کمتر هم شده است.) ما خيلى زود سوار موج احساسات مى شويم و خيلى زود هم فراموش مى کنيم. لطفاً اين سخنرانى کديور آزاده را يکبار ديگر بدقت گوش بدهيد و با حرفهاى گنجى مقايسه کنيد. به نظر شما چه فرقى بين عقايد کديور آزاده و گنجى دلير هست؟ آيا گنجى را هم چون کديور، آقاجرى، سحابى، سروش، ملکيان، يوسفى اشکورى و … فراموش نخواهيم کرد؟