باز هم از گنجى
الف) کيهان رسماً شاخ و شانه کشيدن هايش را شروع کرد و علناً از باز شدن پرونده هاى جديد عليه گنجى سخن گفت و تلويحاً کسانى را که براى آزادى گنجى تلاش مى کنند مورد تهديد قرار داد. سناريوى باز شدن پرونده هاى جديد عليه گنجى، محتمل ترين سناريو است که بيش از همه خود زندانى دلير و نحيف آن را به درستى تشخيص داده بود. مدتى پيش فرد محترمى که خودش را روشنفکرى تام و تمام مى داند و هوادارانى هم ايشان دارند، ادعا کرده بود که گنجى با اعتصاب غذا عليه خودش بپا خاسته و عليه خود خشونت مى ورزد. اکنون بعد از مقاله کيهان که نهاد رسمى امنيت خانه مبارکه است، نظر ايشان چيست؟ اينطور موقع ها هواداران معمولاً در مرخصى بسر مى برند و خود ايشان هم سرشان توى کتاب هاى قطور فلسفى است. اما بد نيست کسى از ايشان بپرسد که احکام ناعادلانه قضايى و ظلم سيستماتيک نظام مقدس جمهورى اسلامى نامش چيست؟ خشونت تعريفش چيست؟ براى ما عوام و بيسوادان هم تشريح بفرمايند ممنون مىشويم.
ب) روزنامه اينترنتى روز سعى کرده همه چيز را گل آلود و مشکوک و بودار نشان دهد و از دل آن مظلوميت «سيد هميشه مظلوم تاريخ» را بيرون بکشد. واقعاً به اين دست پخت تيم آقايان روز بايد مرحبا زد. جوابيه نيما راشدان هم در اين زمينه خواندنى و کامل است. (گويا کسى حاضر نيست مسووليت اين مقاله را بپذيرد. با اين اوصاف بعيد نيست که آن را گردن حسين درخشان بيندازند!) به هر حال اطلاعاتى بازى و شکاکيت و استشمام توهم از دل همه قضايا از اول دامان دوم خرداد را گرفته بود. نام آن را مىشود گذاشت مسابقه نابغه بازى و حل معماهاى سخت. اما پيچيده کردن تحليل ها و لايه لايه ديدن و هى لايه هاى تو در تو اضافه کردن و امنيتى کردن تحليل ها بارها قبلاً آموده شده و امتحان ناموفق خود را پس داده است. آخرين آن در همين انتخابات رياست جمهورى بود که ديديم چه اتفاقى افتاد. به جاى اين پيچيده کردن ها و سرگيجه ايجاد کردن بهتر است شفاف و آسان و راحت و با داده هاى موجود دست به تحليل بزنيم. اگر يک روشنفکر و تحليلگر چيزى بگويد که روشنفکر و تحليلگر قبلى تصادفاً همان چيز را گفته بوده اين کسر شان و پايين آمدن کلاس نيست. در اينجا هم بياييد يک چيز را روشن کنيم آن هم اين است که براى نجات جان يک اهل قلم با هر انديشه اى که دارد و هر گونه فعاليت ديگرى که پيشتر ها داشته، اگر کارى از دستمان بر مى آيد، انجام دهيم. الان فقط بايد قضيه را انسانى ديد. حتى دوستانى که فکر مى کنند که الان وقت نافرمانى مدنى و افشاى نظام است در اشتباه هستند. حفظ جان گنجى نه تنها انسانى ترين کار است، بلکه از همه چيز صوابتر است. به نظر مى رسد که نظام قصد کوتاه آمدن ندارد و هر حرکتى را سرکوب مىکند. با شرايط موجود اين حرکت ها به نظرم ريسک زيادى دارد و اصلاً جامعه ما متاسفانه در مسير ديگرى است. ضمن اينکه الان گنجى نيازمند نقد نيست. نقد آرا و نظرات گنجى به موقع خود بايد انجام شود و مسلماً جمهورى تمام عيار و راه رسيدن به آن که نافرمانى مدنى باشد، نقدهاى جدى دارد ولى الان هنگام پرداختن به آن نيست. در مورد سوابق گنجى هم اجازه بدهيد که او از زندان بيرون بيايد و بعد در مورد آن از ايشان سوال کنيم. آيا بعد از کنفرانس برلين اصلاً به گنجى مجال جواب دادن در مورد سوابقش را داده ايم که حالا بعضى از ما سکوت مى کنيم و تلويحاً مى گوييم که او حقش بود؟
ج) نيک آهنگ کوثر و حنيف مزروعى روزه سياسى خودشان را در حمايت از گنجى شروع کرده اند. کاش ما هم سعادت داشتيم در اين حرکت همراه شويم. بنده خودم لااقل بمدت بيست و چهار ساعت دست به اعتصاب غذا خواهم زد. اما خوب اسممان مستعار است و اگر بخواهيم با اعتصاب غذا يا برنامه روزه همراهى کنيم، متاسفانه با کم لطفى دوستان مواجه هستيم. اين البته ماهيت کار ما است و در مقابل زحماتى که دوستان ديگر مى کشند چيزى نيست و ما صاحبان اسامى مستعار هم بايد بيش از پيش صبر و حوصله داشته باشيم. اما اجازه بدهيد به سهم براى صاحبان اسامى حقيقى که کارى نيک را شروع کرده اند آرزوى موفقيت بکنم. به هر حال هرکس خودش به تنهايى پيش وجدان خود و اصول اخلاقى مسوول است. راستى بعضى از دوستان اين روزها در مرخصى بسر مى برند. خير است ان شا الله! ما مفتش شش انگشتى نيستيم البته. ايامشان به کام باد.
د) مثله کردن و شکنجه جوان مهابادى به نام شوانه سخت نفرت برانگيز بود و نمى دانم که چه جوابى دارند اين آقايانى که به نام مظلوميت شيعه دارند ظلم مى کنند. مردم ما به حکم رفتار تاريخى شان آرامند ولى واى به روزى که غضب الحليم فرا برسد.