گنجى و زرافشان
اين وکلا هم شانس ندارند. خبر اعتصاب غذاى دکتر ناصر زرافشان و تحصن دوستان و خانواده جلوى زندان اوين و دستگيرى و آزاد شدن آنها انعکاس زيادى در وبلاگشهر نداشت. به هر حال زرافشان آزاده ماراتن مرگ را به قول خود شروع کرده است و عجيب است که ما همچنان ساکت ايستاده و تماشا مى کنيم. از اين چارتا داد و بيداد الکى هم که گهگاه مى زديم، ايندفعه خبرى نشد. همينطورى پيش برويم، با لودر جمعمان خواهد کرد.
گنجى هم مفقود شده است! بايد ديد که آيا گنجى هدف خاصى دارد يا اينکه خداى نکرده او را اينبار مخفيانه دستگير کردهاند که در اين صورت معلوم نيست چه اتفاقى بيافتد. جالب اينجا است مسوولين بيدادگسترى حرف از لزوم پايبندى به قانون ميزنند! قانون! عجب جوکى.
نميدانم اعصاب پيگيرى خبرهاى انتخاباتى را داريد يا نه؟ واقعاً دلقک بازارى شده است. اصلاً انقدر سوژه هست که آدم معطل مى ماند به کدام بخندد. اينها چرا مخشان انقدر تکان خورده؟ اين هواداران هاشمى از کجا در آمدند؟ به کجا داريم مىرويم؟