يکى از دو يزدى دروغ مى گويد!
آيا واقعا اين تصوير ساختگى است؟ خيلى بعيد مى دانم. رنگبندى و جهت سايه ها واقعى بودن تصوير را نشان مى دهد. البته باز در مورد مونتاژ اهل فن بايد نظر بدهند. فرض را بر اين بگيريم که اين تصوير آسوشيتدپرس واقعى است. (در حاشيه: مکانيسم آخوندى را ببين که عکاس بيچاره بايد به هر طريقى که شده ثابت کند عکسى که گرفته واقعى است!!) بين خاتمى و کاتساو يک راه پله و دو صندلى ديگر فاصله بوده و اکنون پادشاه اردن که جايش در رديف پايين تر بوده از راه پله بالا آمده و با خاتمى و رييس جمهور اسراييل خوش و بشى کرده و به نظر مى رسد که دست دادن و چاق سلامتى بين دو رييس جمهور در اين لحظه انجام گرفته باشد. به هر حال ملک عبدالله چندين بار قبلاً در مورد ميانجى گرى بين ايران و آمريکا فعاليت هايى از خود نشان داده بوده است. (دايى جان: کار کار اين انگليسيها است)


به قول مجيد زهرى «به هر رو»، برگرديم به داستان ملاقات روساى جمهور ايران و اسراييل، تا اينجاى کار بشار اسد هم اعتراف کرده که دست داده و آن را کم اهميت نشان داده است. پس نيمى از ادعاى رييس جمهور اسراييل درست بوده. سوال اينجا است که چه دليلى وجود دارد که رييس جمهور اسراييل بخواهد در مورد ايران دروغ بگويد؟ چرا اصرارى هست که اسراييل خودش را به ايران بچسباند؟ در صورت دروغ گفتن اسراييلى ها و صحنه سازى آسوشيتد پرس(!) چه نفعى از نظر سياسى نصيب اسراييل مى شود؟ چه ضررى به خاتمى که در حال خداحافظى با صندلى رياست جمهورى است از طرف اسراييل خواهد رسيد؟ تا اينجاى کار به نظر مى رسد خاتمى دروغ مى گويد مگر اينکه شواهد ديگرى بدست بيايد.
پىنوشت: گفته مى شود که اين ديدار بعد از اتمام مراسم و هنگامى که سران کشورها در حال ترک جايگاه خود بوده اند انجام شده است. (به نقل از راديو فردا)
پىنوشت ۲: ابطحى مشاور خاتمى در پست آخر خود تلويحاً به اين دست دادن و خوش و بش صحه گذاشت. خدا پدرش را بيامرزد. قرار هم نبود اتفاق خاصى بيافتد. البته سياسى نويسان دوم خردادى (چه نويسندگان شهير چه وبلاگ نويسها) همه به اتفاق رفته اند در مراسم عزادارى آخر ماه صفر شرکت کنند. کافه وبلاگ شهر تا اطلاع ثانوى تعطيل است! اگر به فرض بيل کلينتون با مادر زنش مشکل پيدا کرده بود، لااقل دو سه تا پست قوى مى گذاشتند و توى بوق مى کردند. به هر حال بعضى چيزهاى خيلى مهم، چندان هم مهم نيستند. کول باشيد و به شيخ اصلاحات راى دهيد!