روزنامه «نشاط» و رابرت دنيرو
اگر همين الان اکبر گنجى را از اوين بيرون بياورند و بگويند هر چقدر دوست دارى عاليجنابان را افشا کن. عباس عبدى را آزاد کنند و بگويند هر چقدر توان دارى از راست حاکم نکته گيرى کن، قوچانى هم داستان هاى پليسى - سياسى بنويسد، بهنود از مشير الدوله و قوام نکتههاى جديدى کشف کند، عماد باقى دوباره حقوق بشر و اسلام را آشتى بدهد، نبوى ستون طنز جديدى باز کند و نيک آهنگ کار قوى و خوش آهنگ بدهد، سروش و مجتهد شبسترى و بهاالدين خرمشاهى و کديور مرتب مناظرات عالمانه برگزار کنند، من ميگويم سهل است اگر نورىزاده هم با آن خبر آوردن هاى ويژه از نحوه کمپوت آناناس خوردن آقا و غيرذالک صاحب ستون ويژه شود، تقريباً يقين دارم که نشاطى براى خواندن نشاط نيست.
اگر فيلم کمدى Analyze that (قسمت دوم آن) را ديده باشيد در آن سکانسى به ياد ماندنى که رابرت دنيرو خودش را به افسردگى شديد زده تا از زندان بيرون بيايد و بيلى کريستال را که روانپزشک است فرستاده اند که او را معاينه کند و باب به هيچ محرکى واکنش نشان نمى دهد و در يک فضاى خيلى کميک بر بر دارد به دوربين نگاه مى کند، از بازى استادانه باب که اتفاقا نقش هاى کمدى را بهتر بازى مى کند که بگذريم، مى خواهم بگويم که مردم ما (لااقل اکثريت قريب به اتفاق مردم شهر هاى بزرگ) بر اين مدارند و به هيچ محرکى پاسخ نشان نمى دهند. به عبارتى خودشان را به افسردگى شديد زدهاند.