دفاع از اسامى مستعار
دوستان محترم، اينکه دليل نمى شود وسط دعواهاى خود هر چند روز يکبار چماقى به سر کسانى که با اسم مستعار مى نويسند بزنيد. هر طورى که دوست داريد فکر کنيد اما بنده به عنوان کسى که با اسم مستعار مى نويسم، اعلام ميکنم که تکليف خود را از ابتدا با خود روشن کرده ام. شهوات حلال را هم به خود حرام کرده ام. دکانى دونبش براى خود باز نکردهام و از راه وبلاگ نويسى ارتزاق نمى کنم. اشتباه نشود اين به اين معنى نيست که اگر کسى از وبلاگ نويسى ارتزاق مى کند محکوم است. مى گويم من خودم به دست خود، خويش را از اين نعمات محروم کرده ام براى اينکه روى محتواى مطالبى که مى نويسم تمرکز کنم نه روى مسائل حاشيهاى. اگر به اسم مستعار مى نويسم، حق من است. آيا با اسم مستعار نويسى حق کسى را سلب کرده ام؟ آيا تا به حال ديده ايد که من مستعار نويس فرمان حمله به بيت رهبرى صادر کنم؟ آيا فرمان به انقلاب داده ام؟ حداکثر شعار انقلابى تند و تيزى که از من ديده ايد چه بوده جز اينکه در دنياى مجازى خواستار اتحاد و همدلى و مبارزه با خفقان در عين حفظ عقايد شخصى شده ام.
دوستان منصف باشيد! آنقدر که خيلى از ما صاحبان اسامى مستعار چارچشمى مراقب خود و نوشته هايمان هستيم، شما شيران بيشه شجاعت و دلاورى نيستيد، خيلى وقت ها پيش مى آيد که شور حسينى شما را مى گيرد و هر چه که دوست داريد، بى انصافانه مى نويسيد. اصلا مدال لژيون دونور مال شما. هر چه که از وبلاگ نويسى مخفيانه و يواشکى گير ما آمده و به قول قديمى ها روى دايره ريختهاند آنها هم همه مال شما! بهتر نيست که ببينيم طرف در وبلاگش چه شکرى خورده، با عرض معذرت يک شيشکى برايش بکشيم و برويم دنبال کار و زندگيمان تا بينيم که طرف نامش چيست و در کدام حلقه هست و دوستانش کى هستند و از بروبچز کى با او محشور شده و اصليتش کجايى هست و پدربزرگش چه کاره بوده است؟
شما آدمى سالمتر و منطقى تر و با وجدانتر از ف.م سخن پيدا مى کنيد؟