«بودن»
اشاره: وعده ما بر سکوت به هفت روز نکشيد. تاب مستورى ندارم و بايد اين چند خط را بنويسم.
« گر بدين سان زيست بايد پست
من چه بىشرمم اگر فانوس عمرم را به رسوايى نياويزم
بر بلند کاج خشک کوچه ى بنبست
گر بدين سان زيست بايد پاک
من چه ناپاکم اگر ننشانم از ايمان خود، چون کوه
يادگارى جاودانه بر تراز بى بقاى خاک! »
فانوس ما مدتى است که به فرمان غازيان و شحنه هاى امنيت خانه مبارکه، پشت صافى صوفيان زرپرست افتاده و به حکم حکومتى روزى خواران مظهر عدل زمانه حضرت سيد على خامنهاى, فانوس خوانان و فانوس نويسان معطل و مغموماند. فانوس جايى بود که بسيجى و شيعه تنورى و سوسيال دموکرات و خاتمىچى و کارگزارانى و مصدقى در آن مىنوشتند و تمرين مدارا و دموکرات منشى مى کردند. روسياهان به منطق شبيخون و به آهنگ جنون به خيال خود بر فانوس کوچک ما پرده اى سياه از جهل و جور گرفتند و کلوخى به چراغ مداراى وبلاگستان زدند و به خيال خود جمعى اهل قلم را از هم پراکندند و پايگاهى از پايگاه هاى دشمن را کشف و نابود و لانه جاسوسى ديگرى فتح کردند. مبارک باد!
جاى هيچ نگرانى نيست. به دوستان عزيز گرداننده فانوس پيشنهادى دارم. هر کدام به وبلاگ هاى خود برگرديد و وبلاگ نويسى را ادامه دهيد. هر چه بنويسيد از فانوس است. هر کجا که باشيد آنجا فانوس و روشنايى است. به نشانه اعتراض به سانسور و فيلترکردنهاى جمهورى اسلامى فانوس را با همان وضعيتى که هست با عکس فيلتر شده نگه داريد که همگان و آيندگان بدانند که دشمن جهل و جور و تزوير، نور و عقل و مدارا است. بدانند که جهل و جور رفتنى است و نکبت جمهورى اسلامى اين بزرگترين دشمن آزادى و عدالت و انسانيت تا ساليان سال با آب هفت بحر هم پاک نميشود.
ده ها فانوس به جاى يک فانوس درست کنيد و تا زمانى که - هر چقدر که ميتوانيد - مى نويسيد، ولايت جور و جهل و تزوير و عمله استبداد از ديدن مطالب شما ناراحت و عصبانى است.
سلام بر آزادى! شاد باشيد و با شمعى کوچک به جنگ جهل و سياهى و تباه کارى برويد.
پىنوشت:
عنوان مطلب، همان عنوان شعرى است که قسمتى از آنرا در صدر نوشته از شاملو آوردهام. در اشعار او فراوان از کلمه «فانوس» استفاده شده است .
پىنوشت دوم:
سام الدين ضيايى عزيز هم مطلبى در اينباره نوشته است.