تقليد سالارى دينى
معاون اول انتخاب کردن و شرکت مشترک در انتخابات تقليد از آمريکايى ها است. اما آيا مشکل ما معاون اول است؟ پستى که دست بر قضا از اساس تقليدى و بى فايده بود. هاشمى رفسنجانى آن را در سال ۱۳۶۸ درست کرد و دکتر حسن حبيبى به مدت دوازده سال هيچکس صدايش را نشنيد.
در ثانى اين چه حزب و تشکيلاتى است که رييس حزب معاون اول ميشود و مقام چندم حزب رييس جمهور؟ لطفاً ترکيه و حزب اسلام گرا و ماجراى عبدالله گل و رجب طيب اردوغان را مثال نياوريد که در آنجا بحث پرونده سازى بود و با رفع مشکل، جابجايى در قدرت به طور صحيحى انجام شد و از اول هم قرار بود که چنين شود. خوب در تحزب ما هم اصلحيت و شيخوخيت و کدخدا منشى حرف اول را مى زند. به همين خاطر اصلح را لابد معين ديده اند، دستشان درد نکند اما اين تقليد ناشيانه ديگر چيست؟ معاون اول شدن محمدرضا خاتمى چه دردى از دردها را دوا مى کند؟ در امريکا رييس جمهور اگر به هر دليلى قادر به انجام وظيفه نباشد و يا استعفا بدهد يا بميرد، به طور اتوماتيک معاون اول بلافاصله سوگند مى خورد و تا اتمام دوره رييس جمهور قبلى ميماند. اما معاون اول در جمهورى اسلامى به چه دردى مى خورد که قرار است خاتمى جونيور پا به پاى معين رقابت انتخاباتى خود را شروع کند؟
با عرض معذرت از بزرگان و مقامات و وبلاگ نويسان هوادار، اين قضيه آيا مسخره نيست؟!