وبلاگ ها خواندنى تر از وب سايت ها
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مدتى است که وب سايت هاى سياسى شور و حال قديم را از دست داده و علاوه بر آن مطالبشان ملال آور و تکرارى شده ، بماند که جو دلمردگى در تهران تا به آلمان و انگليس و فرانسه و آمريکاى شمالى هم کشيده شده !(به همه اينها دور بودن بعضى از مطالب از واقعيات را هم اضافه کنيد.) بنابر اين مرور سريع کل سايت هاى سياسى که قبلا ساعت ها وقت استراحت و خواب آدم را ميگرفت، تبديل به يک تفريح ۲۰ دقيقه اى شده است! اما مى توانم بگم که مدتى است اول به سراغ وبلاگ ها مى روم و بعد اگرفرصتى بود به سراغ سايت هاى سياسى و خبرى. وبلاگ ها خواندنى تر شده اند، جو اوليه وبلاگ زدن و مطالب خيلى شخصى نوشتن هم سپرى شده ، لااقل آنها که در اين عرصه مانده اند، حرف براى گفتن دارند و يا اگر چون ما حرف چندانى هم ندارند،علاقه به نوشتن دارند و مختصر ذوقى هم هست. بايد عشق نوشتن داشته باشى. «نويسنده هم زورکى؟ آى زکى!» ( اين را چند وقت پيش «بيژن ترقى» در مصاحبه اش گفته بود به نقل از «شهريار» دشت سخن، گويا اصل جمله «شاعر» بوده به جاى «نويسنده» البته ! )
آقا جون غمباد چرا گرفتى بشين دو کلمه بنويس، راحت ميشى! قرار نيست اتفاقى بيفته ، آخه مگه قرار بود اين چند تا وبلاگ سياسى چکار بکنند؟ انتظار دارى اصلا اينترنت چه معجزه اى براى «مردمسالارى توام با معنويت» (جديدا معنويت همراه با چاشنى مردمسالارى!) بکند؟!
آقا زلزله هم که فراموش شد که؟ بهرام خان تفنگ دولول شکارى را که براى شکار غارتگر ها آماده کرده بودى چکار کردى؟