به صدر هیات رییسه زنان شادی که "آب به خوابگه مورچگان" ریخت
شادی صدر فرصت داشت که اشتباهش را در سوژهای مهم و حرفی حسابی که خراب کرده بود، اصلاح کند، اشتباهی که در نادرستی و غیرمنطقی بودنش هیچ شکی نیست. تعمیم دادن بیمعنی و غیر قابل دفاع را به موضوعی مهم وصل کردن خیلی هنرمندی میخواست. با این همه وبلاگنویسانی جدی چون حامد قدوسی یا داریوش محمدپور و محمود فرجامی و مریم مومنی یا دوستان دیگر منصفانه و دلسوزانه به نقد نوشته توهینآمیز او مشغول شدند. آرش آبادپور عزیز هم سعی کرد میانه را بگیرد و البته از دایره منطق و انصاف خارج نشد. به هرحال یک اشتباه حتی اگر هدف و منظور خوبی هم پشت آن برای جلب توجه عمومی بوده باشد، اشتباه است. اشتباه، اشتباه است.
آدمها اشتباه میکنند. عذرخواهی کردن کار سختی نیست! آدمی باید در درجه اول حواسش به کار خودش باشد، عذرخواهی می کند یا دست کم اشتباه را اصلاح میکند به نیت نجات دادن اصل حرف که پایمال نشود. آدم حرفهای و منطقی چنین میکند. کسی به شادی صدر که وکیل هم هست وکالتی نداده که داد همه بیدادها را به نمایندگی از همه زنان ایرانی از همه مردان ایرانی بگیرد و البته کسی مثل شادی صدر اگر حرفهای غیرمنطقی این چنین بزند، بیش از پیش توانایی و احاطهاش را به ماندن در چارچوب حقوقی زیرسوال میبرد.
فلسفیدن و توجیه اشتباه اما اشتباه بزرگتری است و کار را بدتر ميکند. آری به زنان ظلم ميشود. به زنان اذيت و آزار جنسی ميشود. مردان زیادی در ایران هوسباز هستند. مشکلات زیاد هستند. ظلم سیستماتیک هم هست. مقصر کيست؟ این نحوه سوال کردن اشتباه است. اينکه دنبال مقصر بگرديم، مثل اين است که در عرصه سياسی بگرديم کاسه کوزه را سر خامنهای يا مهدوی کنی يا احمدینژاد يا مصباح یا رفسنجانی بشکنيم، يا اينکه خيالمان را راحت کنیم و بگوییم اینها (کدامها؟) بله اینها همه اینها سروته یک کرباس هستند و باید آنها را ریخت سطل آشغال و خیال همه مان راحت میشود و عرصه سیاسی هم پاک میشود. نیک میدانیم که این حرف چه حرف اشتباهی است. البته حرف شادی صدر در بیمنطقی بدتر از اینهاست و میگوید همه مردان عین هم هستند، چون هرکدامشان یکبار هم که شده به زنان متلک گفتهاند یا به خواهرشان گفته اند که درست لباس بپوش! (انگار که خواهر به برادر همین را تا کنون نگفته است!) پس باید با همه این جماعت ظالم مبارزه جدی کرد!!
منتقدين حوصله اين لوس بازيها را ندارند. وقت گذاشته بودند که سرکار خانم صدر را از این مهلکه، محترمانه نجات دهند اما در مقابل مورچه نامیده میشوند! مشکل جناب صدر در کجاست؟ رفتار شادی صدر با آوردن نوشته دوم در وبلاگش "آب در خوابگه مورچگان" بسيار بچگانه و غيرمسوولانهتر میشود. تاسفبارتر اینکه شادی صدر فرمان به جزم کردن عزمها و ادامه مبارزه خیالی با همه ظالمین و جفاکاران به حقوق زنان میدهد! از این تراژیکتر و در عین حال خندهدارتر نمیشود یکی خودش و منتقدین را مسخره کند. شادی است یا شیادی؟ ایشان نه تنها به جنبش زنان و فمينيستهايی که بی ادعا مشغول کار و تلاش بودهاند، جفا ميکند. بلکه به جنبش سبز هم بیتعارف دارد ضربه ميزند. جناب صدر ميگويد گور پدر جنبش سبز، او دنبال آشوب به پا کردن در خارج کشور - درست در همين زمانهای که بحث و گفتگوی عمومی پيرامون نحوه کمک و همفکری خارج کشوریها دارد کمکم پا ميگيرد، درست همین زمانی که به خاطر انباشت ناکامیها و عصبیتها باید مواظب رفتار خود باشیم - به نفع جلب همه توجهات به زنان (گیرم نه خودش) است و برای اين کار از هر فرصتی استفاده میکند. خانم صدر ميگويد که در اين راه اگر بازیگران این حکومت روزی ده نوع پشتک و بالانس ميزنند تا ده نوع حواس پرتی به جاهای مختلف و عجيب و غريب ایجاد کنند، او هم از قافله جا نمانده و از این فرصت او هم استفاده میکند در درون جنبش سبز تعمداً یک بحث حاشیهای به راه می اندازد و عصبیتهای ناشی از ناکامی جنبش را به سمت ناکجا آباد و درگیریهای بیخود و بیجهت و اما مستعد رشد و رسیدن به یک بزن بزن مسخره عصبی دو قطبی و وسیع هدایت میکند که سرانجامی جز خستگی و جراحت روح ندارد. صفآرایی و جناحبازی مسخرهای که کمکم دارد شکل میگیرد، میترسم کسانی ظرفهای غذایشان را در زندان فیسبوک هم از همدیگر جدا کنند.
یک اشاره اجمالی کافی است:
برابری حقوقی را معادل برابری در همه صفات انسانی دیدن، سوابق غارنشینی و تکامل انسان را به کل منکر شدن، کمبود کار میدانی و آمار و ارقام، وضعیت وخیم حقوق بشر و دموکراسی و دستمال توالت شدن قانون را در ایران ندیدن و تنها مشکلات زنان را آنهم از زاویه محدود جنسیتی دیدن نشانههای خوبی از وسعت نظر نیستند. حقوقی حرف زدن هم که پیشکش.
درحاشیه: مورچگان اتفاقاً مهمترین و در زمره اولین موجودات زنده تشکیل دهنده شبکه های اجتماعی و اینترنت هستند با زدن شاخک هایشان به هم.
سولوژن کل ماجرا را در چند خط مختصر و مفید بیان کرده. (*)
Labels: پیام, نقد