"گمشده در ترجمه"
گمگشته در دروغ
این یك فاجعه است كه در مقابل تحریف و دروغپردازی آشكار و وقیح صداوسیما در ترجمه سخنرانی محمدمرسی رییس جمهوری مصر، كه بشدت به منافع ملی صدمه شدید زد و هزینه زیادی نزد مردم و حكومت گذاشت، هیچكس از مسوولین نابخرد "رسانه ملی" یا هماهنگ كنندگان در وزارت خارجه (كه معلوم بود این حركت كاملاً سازماندهی شده و طراحی شده بود) استعفا نكند و در عین حال افكار عمومی به جای توضیح خواستن از این حركت حیرتآور، سكوت كنند یا نهایتاً لطیفه و جوك درست كنند.
در میان مردم عادی همین ولایات دورافتاده ما كسانی از كاناداییهایی كه نه "صهیونیست" هستند و نه "بازیخورده دژمن" نه اصلاً خیلی پیگیر سیاست، هنوز كه هنوز است به عكس فتوشاپی شلیك موشك شهاب سه ارجاع میدهند و به ریش ایران و ایرانی و ریش مقامات جمهوری اسلامی میخندند.
اگر مختصری عقل در كله مبارك حضرات هست، هرطور شده جلوی اینكارها را بگیرند. حالا گور پدر منافع ملی و ملت ایران و سه چهار میلیون ایرانی خارج از كشور كه شدهاند ابزار تفریح فرنگیها و بیاعتمادی بیشتر به ایرانیان. اینها همه به كنار، برادران ارزشی و اصولگرا به فكر وجهه خود هم باشند، چه در داخل چه در میان كشورهای اسلامی چه در سطح جهانی. دست كم در این شرایط حساس اعتمادسازی مهمترین كار دیپلماتیك جمهوری اسلامی باید باشد.
هرجای دیگر بود تا كنون سه چهار نفر از مسوولان در رده های مختلف تا این لحظه استعفاء و عذرخواهی كرده بودند به همراه خود مترجم.
حیرتآور و غمبار است حكایت ما. خوب حال دیگر وزارت خارجه مصر و بحرین هم مدعی شده اند و ما مشغول جوك و لطیفهساختن هستیم. ما داریم به دروغ شنیدن عادت میكنیم و این یعنی ترك برداشتن اصول اخلاقی یك جامعه. آیا انحطاط راست است؟
Labels: اخلاق, سیاست, شگفتیها, موذیگری،